- کوربا
- آشی که از کور (کبر) پزند
معنی کوربا - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آش ساده که با برنج و انواع سبزی پخته شود شوروا شورباج
آش ساده که با برنج و سبزی می پزند
آشی که در آن غوره یا آب غوره ریخته باشند، آش غوره، غوره با، غوروا
صمغی زرد رنگ، فسیلی و از دستۀ هیدروکربن ها که به دلیل وجود الکتریسیتۀ ساکن کاه را جذب می کند و مصرف تزیینی دارد، زرد رنگ
کهربای سیاه: در علم زمین شناسی زغالی سخت و براق از اقسام لینیت که به آسانی قبول جلا و صیقل می کند و در جواهرسازی به کار می رود
کهربای سیاه: در علم زمین شناسی زغالی سخت و براق از اقسام لینیت که به آسانی قبول جلا و صیقل می کند و در جواهرسازی به کار می رود
یا کاهر بای سیاه
آش کبر
طبل بزرگ
رباینده کاه، که رباینده
آش ساده که با برنج و انواع سبزی پخته شود
سراب، شوره زار
((کَ رُ))
فرهنگ فارسی معین
یک نوع صمغ درختی به رنگ های زرد، سرخ و سفید که مانند سنگ سفت می شود و در اثر مالش خاصیّت الکتریسته پیدا می کند، کاهربا
آش کبر
سراب، شوره زار
تیره دل، آنکه هر چیزی را تیره می بیند، کوردل، کندفهم
کسی که همه چیز را تیره و تار ببیند