جدول جو
جدول جو

معنی کوت - جستجوی لغت در جدول جو

کوت
(پسرانه)
نام پسر هزاره سرداران رومی و از یاران خسروپرویز پادشاه ساسانی، از شخصیتهای شاهنامه
تصویری از کوت
تصویر کوت
فرهنگ نامهای ایرانی
کوت
تودۀ چیزی مثلاً کوت گندم، کوت سنگ
تصویری از کوت
تصویر کوت
فرهنگ فارسی عمید
کوت
کود که بدان کشت را نیرو دهد، نیرو
تصویری از کوت
تصویر کوت
فرهنگ لغت هوشیار
کوت
قلعه، حصار
تصویری از کوت
تصویر کوت
فرهنگ فارسی معین
کوت
کفل و سرین آدمی
تصویری از کوت
تصویر کوت
فرهنگ فارسی معین
کوت
کود، مجموع، انباشته
تصویری از کوت
تصویر کوت
فرهنگ فارسی معین
کوت
یکی از پنج سهمی که برحسب سنت مبنای تقسیم محصول به شمار می رود
تصویری از کوت
تصویر کوت
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کوته
تصویر کوته
کوتاه، کم ارتفاع، مقابل بلند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کوته
تصویر کوته
کم طول، قصیر، کوتاه
فرهنگ لغت هوشیار
چوبدستی، عصا ترکی کتک بنگرید به کتک چوبدستی عصا: بعضی را بچوب و کوتک تادیب نموده و پاشا را از آن جهل و بد مستی ملامت کرده، دسته هاون، چوب گازران، ضرب (مطلق) زدن (چه با چوب و چه غیر آن) کتک
فرهنگ لغت هوشیار
پرنده ایست با پرواز عالی و با استقامت که از سار بزرگتر ولی از کبک کوچکتر است و خود راسته مشخصی را در بین پرندگان بوجود میاورد که بنام راسته کبوتران نامیده میشود و شامل تمام گونه های مختلف کبوتر ها میگردد. منقار کبوتر ان ضعیف و در قاعده بر آمده است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوتل
تصویر کوتل
((کُ تَ))
تپه، گردنه، علمی که پیشاپیش دسته های عزاداری ایام محرم و صفر حرکت دهند و آن مرکب است از چوبی که با پارچه های رنگارنگ یا ابریشمی آن را تزیین کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کوتک
تصویر کوتک
((تَ))
چوبدستی، عصا، دسته هاون، چوب گازران، ضرب (مطلق) زدن (چه با چوب و چه غیر آن)، کتک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سکوت
تصویر سکوت
خاموشی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سکوت
تصویر سکوت
خاموش شدن، خاموشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سکوت
تصویر سکوت
ساکت شدن، خاموش شدن، آرام شدن، خاموشی، در موسیقی بخشی از یک میزان که ساز نواخته نمی شود یا خواننده نمی خواند ولی زمان آن رعایت می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سکوت
تصویر سکوت
((سُ))
خاموش شدن، خاموشی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سکوت
تصویر سکوت
Silence, Quietness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
тишина , тиша
دیکشنری فارسی به اوکراینی
quietude, silêncio
دیکشنری فارسی به پرتغالی
tranquillità, silenzio
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
tranquillité, silence
دیکشنری فارسی به فرانسوی
शांति , चुप्पी
دیکشنری فارسی به هندی
ketenangan, keheningan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
هدوءٌ , صمتٌ
دیکشنری فارسی به عربی
고요함 , 침묵
دیکشنری فارسی به کره ای
שקט , שֶׁקֶט
دیکشنری فارسی به عبری