جدول جو
جدول جو

معنی کوت

کوت
یکی از پنج سهمی که برحسب سنت مبنای تقسیم محصول به شمار می رود
تصویری از کوت
تصویر کوت
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با کوت

کوت

کوت
نام پسر هزاره سرداران رومی و از یاران خسروپرویز پادشاه ساسانی، از شخصیتهای شاهنامه
کوت
فرهنگ نامهای ایرانی

کوت

کوت
قلعه، (تحقیق ماللهند ص 157)، به زبان هندی قلعه را گویند، (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، قلعه، حصار، (فرهنگ فارسی معین)، دژ، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : به جزیره هرمز راه یافته، کوت - که عبارت از قلعه است - ترتیب داده مسکن گرفتند، (عالم آرای عباسی ص 64 از فرهنگ فارسی معین)، و رجوع به کوتوال شود
لغت نامه دهخدا

کوت

کوت
کود که بدان کشت را نیرو دهند، (ناظم الاطباء)، کود، رشوه، نیرو، بار، انبار، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، و رجوع به کود شود،
مجموع، انباشته، (فرهنگ فارسی معین)، و رجوع به کوت کردن شود، پر، با برآمدگی از لب ظرف، مقابل سیله، فوق پری: یک کاسه کوت برنج، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

کوت

کوت
شهری بوده است از آشور به مسافت 15میلی شمال شرقی بابل و در آنجا خشتی از زمان نبوکدنصر باقی است و اسم این شهر بر آن نوشته شده است، (از قاموس کتاب مقدس)
کوت الحواشم، دهی از بخش حومه سوسنگرد است که در شهرستان دشت میشان واقع است و 500 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی از دهستان قصبۀ نصار است که در بخش قصبۀ معمرۀ شهرستان آبادان واقع است و 300 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی از دهستان مینوحی است که در بخش قصبۀ معمرۀ شهرستان آبادان واقع است و 150 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی از دهستان ده ملای بخش هندیجان است که در شهرستان خرمشهر واقع است و 150 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا