قلعه، (تحقیق ماللهند ص 157)، به زبان هندی قلعه را گویند، (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، قلعه، حصار، (فرهنگ فارسی معین)، دژ، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : به جزیره هرمز راه یافته، کوت - که عبارت از قلعه است - ترتیب داده مسکن گرفتند، (عالم آرای عباسی ص 64 از فرهنگ فارسی معین)، و رجوع به کوتوال شود
کود که بدان کشت را نیرو دهند، (ناظم الاطباء)، کود، رشوه، نیرو، بار، انبار، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، و رجوع به کود شود، مجموع، انباشته، (فرهنگ فارسی معین)، و رجوع به کوت کردن شود، پر، با برآمدگی از لب ظرف، مقابل سیله، فوق پری: یک کاسه کوت برنج، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
شهری بوده است از آشور به مسافت 15میلی شمال شرقی بابل و در آنجا خشتی از زمان نبوکدنصر باقی است و اسم این شهر بر آن نوشته شده است، (از قاموس کتاب مقدس) کوت الحواشم، دهی از بخش حومه سوسنگرد است که در شهرستان دشت میشان واقع است و 500 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6) دهی از دهستان قصبۀ نصار است که در بخش قصبۀ معمرۀ شهرستان آبادان واقع است و 300 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6) دهی از دهستان مینوحی است که در بخش قصبۀ معمرۀ شهرستان آبادان واقع است و 150 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6) دهی از دهستان ده ملای بخش هندیجان است که در شهرستان خرمشهر واقع است و 150 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)