جدول جو
جدول جو

معنی کهیش - جستجوی لغت در جدول جو

کهیش
(کَ)
تیره ای از طایفۀ سهونی ایل چهارلنگ بختیاری است. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 76)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کشیش
تصویر کشیش
پیشوای مذهبی، روحانی مسیحی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کهیر
تصویر کهیر
عارضه ای که به سبب آلرژی نسبت به بعضی مواد غذایی، سرم های تزریقی یا داروها به طور ناگهانی به صورت برآمدگی های سرخ رنگ و خارش دار در پوست بدن ظاهر می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کویش
تصویر کویش
ظرفی که در آن شیر گاو را می دوشیدند، ظرف ماست یا دوغ، گاودوش، گاودوشه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کهین
تصویر کهین
کوچک، کوچک تر، کهتر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کشیش
تصویر کشیش
پیشوا و راهنمای ترسایان و عالم آنان
فرهنگ لغت هوشیار
معبد یهودان (خصوصا)، عبادتگاه کافران (عموما) : تنها نه منم خانه دل بتکده کرده در هر قدمی صومعه ای هست و کنشتی. (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کویش
تصویر کویش
ظرف دوغ و ماست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کهین
تصویر کهین
کوچکتر، اصغر
فرهنگ لغت هوشیار
کهیانه سریانی تازی گشته گل سد برگ، جادو کش (فاوانیا) از گیاهان کهیله هندی دارچین ختایی از گیاهان کلانسال: مرد
فرهنگ لغت هوشیار
آماس و ورمی که در پوست بدن شبیه به آماسی که از برخورد گزنه پدید میاید میباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رهیش
تصویر رهیش
سم سودگی در ستور، شتر پر شیر، خاکریزان، کمان باریک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کویش
تصویر کویش
((کَ))
کویشه. گویس. گویش. گویشه، ظرف دوغ و ماست
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کهین
تصویر کهین
((کِ))
کوچکترین، خردترین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کهیر
تصویر کهیر
((کَ))
نوعی بیماری پوستی که در اثر حساسیت نسبت به بعضی غذاها و داروها به وجود می آید و آن برآمدگی هایی سرخ رنگ و خارش دار در پوست است، کئیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کشیش
تصویر کشیش
((کِ))
روحانی مسیحی، کسی که مقامش بالاتر از شمّاس و پایین تر از اسقف است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کشیش
تصویر کشیش
Confessor, Pastor
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کشیش
تصویر کشیش
confesseur, pasteur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از کشیش
تصویر کشیش
pengaku, pendeta
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از کشیش
تصویر کشیش
mhadhiri, mchungaji
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از کشیش
تصویر کشیش
itirafçı, papaz
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از کشیش
تصویر کشیش
告解者 , 牧師
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از کشیش
تصویر کشیش
忏悔者 , 牧师
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از کشیش
تصویر کشیش
מִתְוַדֶּה , כּוֹמֶר
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از کشیش
تصویر کشیش
고백자 , 목사
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از کشیش
تصویر کشیش
confessor, pastor
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کشیش
تصویر کشیش
고백자 , पादरी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از کشیش
تصویر کشیش
biechtvader, dominee
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از کشیش
تصویر کشیش
confessore, pastore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کشیش
تصویر کشیش
confesor, pastor
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کشیش
تصویر کشیش
сповідник , пастор
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کشیش
تصویر کشیش
исповедник , пастор
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کشیش
تصویر کشیش
spowiednik, pastor
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کشیش
تصویر کشیش
Beichtvater, Pastor
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کشیش
تصویر کشیش
ผู้สารภาพบาป , ศิษยาภิบาล
دیکشنری فارسی به تایلندی