- کهکان
- کوهکن، آنکه شغلش کندن کوه است، آنکه کوه می کند
معنی کهکان - جستجوی لغت در جدول جو
- کهکان
- کوهکن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کوهکنی: فرها به که کانی شیرین بکف آوردی گر در کف او بودی هم شدت تو میتین. (سوزنی)
کاهدان، انباری برای نگه داشتن کاه یا خوراک چهارپایان، جای ریختن کاه، انبار کاه
مخفف کاه کشان است و آن سفیدیی باشد که شبها بطریق راه در آسمان نماید و آن از بسیاری ستاره های کوچک نزدیک بهم است
جائی که در آن کاه و علف ستوران نهند
((کَ کَ))
فرهنگ فارسی معین
کاهکشان، مجموعه ای از بیلیون ها ستاره است که برخی از آن هابه مراتب بزرگتر از خورشید می باشند، اما به علت فاصله زیاد، کوچکتر از خورشید به نظر می آیند.در بین ستارگان کهکشان ها، مقادیر زیادی گاز و ابرهایی از گرد و غبار وجود دارند که به گازه
مجموعه ای شامل میلیون ها ستاره که به دور یک محور می چرخند، آسمان درّه، کاهکشان، کاهنگان، مجرّه، راه حاجیان، تنین فلک، راه شیری
کهانت در فارسی: کندایی اختر ماری پیشگویی جمع کاهن فالگویان پیشگویان