جدول جو
جدول جو

معنی کهن - جستجوی لغت در جدول جو

کهن
کهنه، دیرین، دیرینه، قدیم، بزرگ
تصویری از کهن
تصویر کهن
فرهنگ فارسی عمید
کهن
قدیم و دیرینه و فرسوده، مقابل نو و تازه
تصویری از کهن
تصویر کهن
فرهنگ لغت هوشیار
کهن
((کُ هَ))
کهنه، قدیمی
تصویری از کهن
تصویر کهن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کهنه
تصویر کهنه
دیرینه، فرسوده، کنانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کهنه
تصویر کهنه
کاهن ها، روحانیان مسیحی یا یهودی، روحانی اقوام باستان مانند بابلیان ها و مصریان ها، غیب گوها، جمع واژۀ کاهن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کهنی
تصویر کهنی
دیرینگی، کهن بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کهنه
تصویر کهنه
قدیم، ضد تازه و نو، عتیقه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کهنه
تصویر کهنه
((کَ هَ نَ یا نِ))
جمع کاهن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کهنه
تصویر کهنه
((کُ نِ))
قدیمی، فرسوده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کهنه
تصویر کهنه
Ratty, Stale, Wellworn
دیکشنری فارسی به انگلیسی
esfarrapado, rançoso, bem usado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
sfatygowany, czerstwy, zużyty
دیکشنری فارسی به لهستانی
потрепанный , черствый , изношенный
دیکشنری فارسی به روسی
зношений , черствий , зношений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
rasposo, rancio, gastado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
miteux, rassis, usé
دیکشنری فارسی به فرانسوی
logoro, stantio, consumato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
फटा हुआ , बासी , पुराना
دیکشنری فارسی به هندی
باليٌ , فاسدٌ , قديمٌ جيّدٌ
دیکشنری فارسی به عربی
닳은 , 오래된 , 낡은
دیکشنری فارسی به کره ای
בלוי , רקוב , שחוק
دیکشنری فارسی به عبری
破旧的 , 陈旧的 , 旧的
دیکشنری فارسی به چینی
ぼろぼろの , 古くなった , よく使い込まれた
دیکشنری فارسی به ژاپنی
chakavu, mbovu, kuzeeka
دیکشنری فارسی به سواحیلی
ขาด , เก่า , ใช้จนหมด
دیکشنری فارسی به تایلندی
পুরনো , বাসি , পুরানো
دیکشنری فارسی به بنگالی
بوسیدہ , باسی , پرانا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از لکهن
تصویر لکهن
روزه ای که هندوها می گیرند، برای مثال الا تا مؤمنان گیرند روزه / الا تا هندوان گیرند لکهن (منوچهری - ۸۸)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لکهن
تصویر لکهن
بر گرفته از لنگهنای سنسکریت روزه هندوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لکهن
تصویر لکهن
((لَ هَ))
روزه ای که هندوها می گیرند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کهنسال
تصویر کهنسال
مسن
فرهنگ واژه فارسی سره