جدول جو
جدول جو

معنی کهرت - جستجوی لغت در جدول جو

کهرت
(کَ رَ)
دهی از دهستان پشت کوه است که در بخش مرکزی شهرستان گلپایگان واقع است و 529 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کهرم
تصویر کهرم
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاور تورانی در سپاه افراسیاب تورانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کدرت
تصویر کدرت
تیره شدن، تیرگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کثرت
تصویر کثرت
بسیار شدن، بسیاری، مقابل وحدت، در فلسفه تعدد موجودات عالم، اعتقاد به تعدد موجودات عالم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کارت
تصویر کارت
تکه مقوای نازک به شکل مربع یا مستطیل که در روی آن مشخصات کسی یا چیزی نوشته شده است، هر یک از ورق ها در ورق بازی
کارت ویزیت: ورقۀ کوچک مقوایی که روی آن اسم خود را چاپ می کنند و در ملاقات ها و بازدیدها برای معرفی خود می دهند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شهرت
تصویر شهرت
مشهور شدن به بدی و رسوایی یا به نیکی و نیک نامی، نام خانوادگی، فاش گشتن امری، آشکار شدن، ظاهر شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کهست
تصویر کهست
کوچک ترین، کهترین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کهتر
تصویر کهتر
کوچک تر، خردتر، اندک تر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کهره
تصویر کهره
بزغالۀ شیرمست، بزغالۀ شیرخوار
فرهنگ فارسی عمید
گوگرد، خسی که باب گوگرد تر کنند و خشک سازند و باندک گرمی آتش بر گیرد و برای افروختن شمع و چراغ بکار آید، زر خالص. یا کبریت نباتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کثرت
تصویر کثرت
فراوانی، افزونی، بسیاری، زیادتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کدرت
تصویر کدرت
تیرگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کهره
تصویر کهره
بزغاله شیرمست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کهرم
تصویر کهرم
کهرمان زرده مند شاهبوی زرد (مند شاهبوی عنبر)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کهتر
تصویر کهتر
کوچکتر، خردتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شهرت
تصویر شهرت
آوازه، نامبرداری، معروفیت، نام آوری
فرهنگ لغت هوشیار
ورقه یادداشت که در دید و بازدید برای یکدیگر فرستند، مقوائی که نام دارنده آن بر آن نوشته است، کارت دعوت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کهتر
تصویر کهتر
((کِ تَ))
خردتر، خردسال تر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کارت
تصویر کارت
مقوای نازک که روی آن مشخصات چیزی یاکسی نوشته می شود، ویزیت کارتی که روی آن نام، نام خانوادگی، شغل، آدرس و تلفن شخص نوشته شده باشد، شناسایی مدرک رسمی برای اثبات هویت شخص، ملی ورقه ای دارای شماره مشخص که حاوی مشخصا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کهره
تصویر کهره
((کَ رَ یا رِ))
بزغاله شیر مست
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کثرت
تصویر کثرت
((کِ رَ))
بسیاری، فراوانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شهرت
تصویر شهرت
((شُ رَ))
آشکار شدن، معروف گردیدن، معروفیت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کثرت
تصویر کثرت
فراوانی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کهتر
تصویر کهتر
حقیر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شهرت
تصویر شهرت
آوازه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شهرت
تصویر شهرت
Celebrity, Fame, Reputation, Stardom
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کثرت
تصویر کثرت
Multiplicity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کثرت
تصویر کثرت
multiplicidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شهرت
تصویر شهرت
знаменитость , слава , репутация , звёздность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شهرت
تصویر شهرت
Berühmtheit, Ruhm, Ruf
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کثرت
تصویر کثرت
Vielzahl
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کثرت
تصویر کثرت
wielość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شهرت
تصویر شهرت
знаменитість , слава , репутація , зірковість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کثرت
تصویر کثرت
множественность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شهرت
تصویر شهرت
sława, reputacja, gwiazdorstwo
دیکشنری فارسی به لهستانی