- کهاب
- کهتاب، ضمادی از کاه و گیاهان دارویی که روی زخم و ورم حیوانات گذشته می شود
معنی کهاب - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دروغگو
نسک، ماتیکان، نوشتار
گذشتن، رفتن
آوازیست که درآخر افشاری نواخته میشود نصیحت آمیز و حالتش بر عکس افشاری است سوز و گراز و تاله و ندبه ندارد بلکه به پیر تجربه دیده ای شبیه است که می خواهد آب خنکی بر داغ دل مصیبت دیدگان بریزد و آنان را با نصایح دلپذیر امیدوار کند و در ضمن بگوید که آرزوی بشر تمام شدنی نیست پس برای این که آسوده زیست کنیم باید دامان آرزو را فرا کشیم تا ادامه حیات که گاه با رنج و ناکامی و زمانی با شادی و کامرانی توام است سهل و آسان باشد
آبی که از کنار رود چشمه تالاب و غیره تراوش کند، جایی که آب از آنجا جوشد خواه خاک و خواه سنگ باشد موضع چشمه، آبی که قعرش پیدا نباشد، چشمه ای که پیوسته روان باشد و هرگز نایستد
پوست پوست ناپیراسته پوست خام پوست پوست نا پیراسته پوست دباغی نشده
درخش آتش، پاره ای از آتش
غارتگر، غنیمت برنده
ویژگی فرد بسیار دروغ گو
گوشت بریان شده بر روی آتش، قطعه گوشتی که به سیخ می کشند و روی آتش بریان کنند
به غنیمت بردن، غارت کردن
کلب ها، سگ ها، جمع واژۀ کلب
پوستی که دباغی نشده باشد، پوست
از نام های باری تعالی، بسیار بخشنده
نوشته، اوراق چاپ شدۀ جلد شده، کنایه از قرآن، نامه
کتاب مقدس: کتابی مشتمل بر عهد عتیق (تورات) و عهد جدید (انجیل) و کتاب های دیگر از پیامبران بنی اسرائیل
کتاب مقدس: کتابی مشتمل بر عهد عتیق (تورات) و عهد جدید (انجیل) و کتاب های دیگر از پیامبران بنی اسرائیل
رهاوی، گوشه ای در دستگاه های سه گاه، شور و نوا، رهاو، راهوی
آب سرخ رنگی که از گل کاجیره گرفته می شود، شاه آب
کاتب ها، نویسندگان، جمع واژۀ کاتب
دبستان، مکتب
دبستان، مکتب
مهب ها، جاهای وزیدن باد، جهات وزش باد، جمع واژۀ مهب
کعب ها، بند های استخوان، استخوانهای بندگاه پا و ساق، پاشنه های پا، شتالنگ ها، در ریاضیات ریشه های سوم اعداد، جمع واژۀ کعب
شتر بسیار، گوسپند بسیار، خاک، گل و لای، توده ریگ پارسی است بر گرفته از بابلی بریانی سکارو تواهه
اوراق چاپ شده جلد دار جمع کاتب، نگاشتن لفظ بحروف هجاء در چیزی، دبستان
الفنجگر به دست آوردنده
بار بستن بار کردن بار نهادن بر ستور بار بستن بر ستور: (جایی همی بینم خراب اندر میان او سحاب آتش زده گاه کراب از قوت برق و هطل) (لامعی)
دروغگوی، مکار، حیله باز
سگدیوی هاری، جمع کلب، سگان سگبان سگباز انگلیسی باشگاه، گزر جمع کلب سگان
به گونه رمن تاس های نرد
ستمکار، خوشه خرما
کاه دود، ادویه جوشانیده که گرما گرم به جهت تخفیف درد بر عضو ورم کرده و از جای برآمده بندند: برستوران و اقربات مدام کاه کهتاب باد و جو کشکاب. (انوری)
کهانت در فارسی: کندایی اختر ماری پیشگویی جمع کاهن فالگویان پیشگویان
تشنگی، زبانه زدن، آفرازه