جدول جو
جدول جو

معنی کنگران - جستجوی لغت در جدول جو

کنگران
(کَ گَ)
جغد و بوم. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس). و رجوع به کنگر شود، غله ای که دوسر نیز گویند. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نگران
تصویر نگران
اندیشناک، دلواپس، کنایه از چشم به راه، منتظر، بیننده
فرهنگ فارسی عمید
(کُ هَُ)
دهی از دهستان کامفیروز است که در بخش اردکان شهرستان شیراز واقع است و 209 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
اسم فارسی سن است که ذراریح باشد. (فهرست مخزن الادویه). کاغنو. کاغنه. دارساس. از آفتهای غله است. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(کَ وَ کُ نَ)
نام یکی از بخشهای هفت گانه شهرستان بوشهر است و حدودآن به قرار زیر است: از شمال به بخش مرکزی و قیر و کارزین شهرستان فیروزآباد. از خاور به بخش بستک شهرستان لار. از باختر به بخش خورموج. از جنوب به خلیج فارس و بخش گاوبندی از شهرستان لار. این بخش از 9 دهستان: ثلاث، مالکی، تمیمی، وراوی، آل حرم، جم، گله دار، علامرودشت و تراکمه تشکیل شده ومجموع قرای و قصبات آن 175 و جمعیت آن در حدود 43500 تن است. مرکز بخش قصبه و بندر کنگان است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(کُ دُ چِ)
قریه ای از قرای قاین طبس است و از اینجاست ابوالحسن علی بن محمد بن اسحاق بن ابراهیم کندرانی. (از لباب الانساب) (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(کُ لَ گِ)
دهی از دهستان لفمجان است که در بخش مرکزی شهرستان لاهیجان واقع است و 138 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(کَ گَ)
دهی از دهستان رودباراست که در بخش معلم کلایۀ شهرستان قزوین واقع است و 160 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
در کنار گرفتن: دست بگشاد و کنار انش گرفت همچو عشق اندر دل و جانش گرفت. (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نگران
تصویر نگران
نگریستن، تامل کننده، متاهل، ناظر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نگران
تصویر نگران
((نِ گَ))
منتظر، چشم به راه، اندیشناک، مضطرب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نگران
تصویر نگران
قلقٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از نگران
تصویر نگران
Anxious, Apprehensive, Concerned, Nervous, Uneasy, Worried
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نگران
تصویر نگران
anxieux, appréhensif, préoccupé, nerveux, inquiet
دیکشنری فارسی به فرانسوی
نام دهکده ای در ناحیه کوهستان غربی از بخش کلارستاق در ناحیه
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از نگران
تصویر نگران
焦虑的 , 担忧的 , 担心的 , 紧张的 , 不安的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از نگران
تصویر نگران
心配な , 不安な , 心配している , 神経質な , 心配している
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از نگران
تصویر نگران
نگران , بے چین , پریشان , پریشان , فکر مند
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از نگران
تصویر نگران
דואג , מודאג , דַּאָגָה , לא נעים , דואג
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از نگران
تصویر نگران
วิตกกังวล , กังวล , ประสาท , ไม่สบายใจ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از نگران
تصویر نگران
불안한 , 걱정하는 , 신경질적인 , 걱정하는
دیکشنری فارسی به کره ای
نگران، ناظر، سرپرست، مراقب
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از نگران
تصویر نگران
wasiwasi, aliye na wasiwasi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از نگران
تصویر نگران
ansioso, apprensivo, preoccupato, nervoso, inquieto
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نگران
تصویر نگران
endişeli, sinirli, huzursuz
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از نگران
تصویر نگران
cemas, khawatir, gugup, gelisah
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از نگران
تصویر نگران
চিন্তিত , উদ্বিগ্ন , উদ্বিগ্ন , চিন্তিত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نگران
تصویر نگران
चिंतित , भयभीत , घबराया हुआ , अशांत
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نگران
تصویر نگران
ängstlich, besorgt, nervös, unruhig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نگران
تصویر نگران
тривожний , стурбований , нервовий , неспокійний , занепокоєний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نگران
تصویر نگران
тревожный , опасающийся , обеспокоенный , нервный , беспокойный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نگران
تصویر نگران
zaniepokojony, nerwowy, niespokojny, zmartwiony
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نگران
تصویر نگران
ansioso, aprensivo, preocupado, nervioso, inquieto
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نگران
تصویر نگران
ansioso, apreensivo, preocupado, nervoso, inquieto
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نگران
تصویر نگران
bezorgd, nerveus, onrustig
دیکشنری فارسی به هلندی