جدول جو
جدول جو

معنی کندبیانی - جستجوی لغت در جدول جو

کندبیانی
(کُ بَ)
کند بودن در بیان و تقریر. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کُ بَ)
کسی که در بیان و تقریر کند است. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(کُزَ)
لکنت زبان. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(زَ دَ)
منسوب است به زندیا که از قرای نسف است. (انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(کُ دُ)
منسوب به کندلان است که از قرای اصفهان می باشد. (الانساب سمعانی). منسوب به کندلان است که از قرای اصفهان می باشد و از آنجاست ابوطالب احمد بن محمد بن احمد بن محمد بن یوسف بن دینار قرشی کندلانی الاصبهانی. (از لباب الانساب)
لغت نامه دهخدا
(کَ دَ)
منسوب به کندکین است که از قرای سغد سمرقند می باشد. (الانساب سمعانی). منسوب به کندکین است که از قرای دبوسیه از سغد سمرقند است و ازآنجاست ابوالحسن علی بن احمد بن الحسین بن ابی نصر بن الاشعث کندکینی. (از لباب الانساب) (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(کُ دُ)
نسبت است مر کندران را. (از لباب الانساب) (الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(کَمْ)
نسبت است مر کنبانیه را و از آنجاست محمد بن قاسم بن محمد الاموی الجاحظی الکنبانی. (از معجم البلدان). و رجوع به کنبانیه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از کند بیانی
تصویر کند بیانی
کند بودن در بیان و تقریر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کند بیان
تصویر کند بیان
کند سخن من من کن کسی که در بیان و تقریر کند است
فرهنگ لغت هوشیار
کم نمایی، کم بیان
دیکشنری اردو به فارسی