جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با کم بیانی

حکم بیاضی

حکم بیاضی
فرمان سپید نیا گاشته (آگاشتن ثبت کردن) فرمان که از آن نشانه ای در دفترهای اواری نیاید
فرهنگ لغت هوشیار

کم میدانی

کم میدانی
دارای حوزه و وسعت اندک بودن: (نمکین شد لب شیرین تو از چسپانی پر بهاتر شود این لعل ز کم میدانی) 0 (اسماعیل ایما)
کم میدانی
فرهنگ لغت هوشیار

حکم بیاضی

حکم بیاضی
حکمی که تنها به امضاء یا مهر شاه یا امیری رسد و بدفاتر نگذرد، برای پنهان ماندن محتوی آن یا تسریع در ارسال و اجرای آن. صاحب غیاث گوید: یکی از اصناف حکم پادشاهی است و آن از حکم دفتری معتبر (تر) باشد. (غیاث از مصطلحات). و در تتمۀ برهان یا ملحقات برهان آمده است: علامی فهامی، (مراد شیخ ابوالفضل بن شیخ مبارک ناگوری است) در آئین اکبری نوشته که چون برخی احکام سلطنت درنگ برنمی تابد از جهت تعجیل و اخفای راز، منشور مقدس تنهابه نگین شاهی پیرایه گیرد و از دفاتر نگذرد و آن راحکم بیاضی گویند. - انتهی. در وقت عرش آشیانی، حکم بیاضی معتبرتر از احکام دفتری بود و در عهد اخلاف آن جناب کم رتبه شد و رسیدنش بنگین شاهی هم نمانده، بمهرامرا باشد، لکن از دفتر نگذرد و از این جهت کم اعتبار است. و در بهار عجم عین عبارات فوق آمده است و پس از آن گوید: نظر به این معنی، میرزا صائب فرموده:
تعجیل تیغ یار بود در هلاک ما
حکم بیاضی یی که بدفتر نمیرسد.
اگرچه حکم بیاضی بلندرتبه نبود
بدور گردن او اعتبار پیدا کرد.
صائب
لغت نامه دهخدا

کندبیانی

کندبیانی
کند بودن در بیان و تقریر. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

کف بینی

کف بینی
دیگچه، مرگ، فرز چست: مرد، واژگونگی دمر شدن عمل و شغل کف بین
کف بینی
فرهنگ لغت هوشیار