شغل کنّاس. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). شغل و عمل کناس. (ناظم الاطباء) : اگر کنی ز برای یهود کنّاسی وگر کنی ز برای مجوس گل کاری درین دو کار کریه اینقدر کراهت نیست وزین دو شغل خبیث آن مثابه دشواری که در سلام فرومایگان صدرنشین به روی سینه نهی دست و سر فرود آری. امیدی تهرانی (از آتشکده آذر، ص 217)
شغل کَنّاس. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). شغل و عمل کناس. (ناظم الاطباء) : اگر کنی ز برای یهود کنّاسی وگر کنی ز برای مجوس گل کاری درین دو کار کریه اینقدر کراهت نیست وزین دو شغل خبیث آن مثابه دشواری که در سلام فرومایگان صدرنشین به روی سینه نهی دست و سر فرود آری. امیدی تهرانی (از آتشکده آذر، ص 217)
عبدالعزیز بن عبدالواحد بن محمد بن موسی المغربی المکناسی (متوفی 926 هجری قمری) ، شیخ قراء در مدینه بود. وی منسوب به مکناسه از بلاد مغرب است. او را اراجیز و منظومه های متفرقه ای است در بیست وهشت علم. از آن جمله است: ’نظم جواهر السیوطی’ در تفسیر و ’منهج الوصول’ در اصول دین و ’منظومهالبلاغه’. (از اعلام زرکلی ج 2 ص 526) محمد بن احمد بن محمدالعثمانی مکنی به ابوعبدالله (841- 919 هجری قمری) در مکناسه (شهری در مغرب اقصی) متولد شد و در فاس درگذشت. وی مورخ بود و تألیفات گوناگونی دارد. (از اعلام زرکلی ج 3 ص 857). و رجوع به همین مأخذ شود
عبدالعزیز بن عبدالواحد بن محمد بن موسی المغربی المکناسی (متوفی 926 هجری قمری) ، شیخ قراء در مدینه بود. وی منسوب به مکناسه از بلاد مغرب است. او را اراجیز و منظومه های متفرقه ای است در بیست وهشت علم. از آن جمله است: ’نظم جواهر السیوطی’ در تفسیر و ’منهج الوصول’ در اصول دین و ’منظومهالبلاغه’. (از اعلام زرکلی ج 2 ص 526) محمد بن احمد بن محمدالعثمانی مکنی به ابوعبدالله (841- 919 هجری قمری) در مکناسه (شهری در مغرب اقصی) متولد شد و در فاس درگذشت. وی مورخ بود و تألیفات گوناگونی دارد. (از اعلام زرکلی ج 3 ص 857). و رجوع به همین مأخذ شود
تفشه ای گواژیک منسوب به کنایه (کنایت) : تعبیرات کنایی. کنندگی، فاعلیت: جان مردمی گوهر یست که او را نیز دو قوتست: یکی قوت مرکنایی را و یکی قوت اندر یافت را
تفشه ای گواژیک منسوب به کنایه (کنایت) : تعبیرات کنایی. کنندگی، فاعلیت: جان مردمی گوهر یست که او را نیز دو قوتست: یکی قوت مرکنایی را و یکی قوت اندر یافت را
لاتینی تازی گشته قناری بنگرید به قناری از کیناری هندی کدو سنتور سنتور هندی از سازها منسوب به کنار کرانی. یکی از انواع سنتور دستی که بجای کاسه طنین دارای کدو های میان تهی است که بقطعه چوبی نصب شده
لاتینی تازی گشته قناری بنگرید به قناری از کیناری هندی کدو سنتور سنتور هندی از سازها منسوب به کنار کرانی. یکی از انواع سنتور دستی که بجای کاسه طنین دارای کدو های میان تهی است که بقطعه چوبی نصب شده