- کمرنگی
- حالت و کیفیت کمرنگ مقابل پر رنگی
معنی کمرنگی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنچه که دارای رنگی ضعیف و پریده باشد مقابل پر رنگ
desbotado
verblasst
wyblakły
выцветший
вицвілій
desvanecido
sbiadito
vervaagd
باهتٌ
kupotea
ম্লান
نارنجی
حالت و کیفیت بیرنگ
اخلاص
موازنه
توارث، وراثت
پرنده ایست سیاه رنگ ساری سار، یکی از فروع دستگاه شور، سازیست چون کمانچه که با کمان نوازند
منسوب به افرنگ اروپایی
آواز هفتم از الحان باربدی باربد. بعضی از فرهنگها این لحن را آواز سی ام دانسته اند
نان شترنگی، بوب شترنگی
از الحان سی گانۀ باربد، برای مثال چو ناقوسیّ و اورنگی زدی ساز / شدی اورنگ چون ناقوس از آواز (نظامی۱۴ - ۱۷۹)