جدول جو
جدول جو

معنی کمربن - جستجوی لغت در جدول جو

کمربن
(کَ مَ بُ نِ)
دهی از دهستان بالاخیابان است که در بخش مرکزی شهرستان آمل واقع است و 125 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
کمربن
مرتع و کشتزاری در بین روستاهای اویل و کوهپر نوشهر، از توابع
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نوعی کاغذ به رنگ های مختلف که برای تهیۀ چند نسخه از یک متن بین کاغذهای سفید گذاشته می شود و در این صورت آنچه در کاغذ رویی نوشته شود، به کاغذهای زیرین هم منتقل می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کمربند
تصویر کمربند
تسمه یا نواری که به دور کمر می بندند، کمر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کربن
تصویر کربن
عنصر غیرفلزی جامد که در طبیعت به حالت های مختلف مانند الماس، گرافیت، دوده، زغال و کک یافت می شود
فرهنگ فارسی عمید
(کَ پِ)
دهی است از دهستان نشتا در شهرستان شهسوار. کوهستانی، سردسیر و سکنۀ آن 150 تن است. شغل اهالی آنجا گله داری است و در زمستان برای تعلیف به حدود دینارسرا و سیاه مشته می روند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(کَ مَ پُ)
دهی از دهستان سامن است که در شهرستان ملایر واقع است و 327 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(کَ بُ)
یکی از عناصر شیمیایی است که به طور فراوان در اکثر ترکیبات آلی و معدنی وجود دارد و خالص هم در طبیعت یافت می شود. جزء اعظم ترکیب چوب و زغال سنگ و نفت از کربن است و قسمت اعظم بدن موجودات زنده ازترکیبات کربنی است. علامت شیمیایی این عنصر C و جرم اتمی آن 12 است. کربن خالص متبلور بصورت الماس یا گرافیت در طبیعت موجود است و به حالت بیشکل در زغال سنگ ها و انتراسیت و بصورت ترکیبات گازی در هوا و بالاخره در تمام ترکیباتی که موجود زنده را تشکیل می دهند یافت می شود. کربن بر اثر حرارت در برابر هوا می سوزد و در صورتی که کاملاً خالص باشد تمام آن بصورت انیدرید کربنیک درمی آید و چیزی از آن نمی ماند. (از فرهنگ فارسی معین). رجوع به کتاب روش تهیۀ مواد آلی شود
لغت نامه دهخدا
(کَ مَ)
جزیره ای است در یمن. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(کَ مَ بُ)
در اصطلاح خیاطان، نوار باریک که به کمر دوزند، در جامۀ زنان چون کمربندی بر جامه. میان بند گونه ای که به کمر جامه ای دوخته باشند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(بُ)
کاربون. کربن. عنصر الالماس. جسم بسیطی که متبلور و بی شکل بصورت الماس و زغال سنگ در طبیعت یافت میشود، زغال
لغت نامه دهخدا
تصویری از کمربندگی
تصویر کمربندگی
مستعد بودن و مهیا شدن برای خدمت
فرهنگ لغت هوشیار
کاربون، جسم بسیطی که متبلور و بی شکل بصورت الماس و زغال سنگ در طبیعت یافت می شود، کاغذ کپی
فرهنگ لغت هوشیار
یکی از عناصر شیمیائی است که بطور فراوان در اکثر ترکیبات آلی و معدنی وجود دارد و خالص هم در طبیعت یافت می شود، جز اعظم ترکیب چوب و زغال سنگ و نفت از کربن است و قسمت اعظم بدن موجودات زنده از ترکیبات کربنی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کمربند
تصویر کمربند
تسمه از چرم، پارچه و جز آن که بر کمر بندند، میان بند، منطقه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاربن
تصویر کاربن
((بُ))
کربن. کاغذ، کاغذی است که یک طرف آن رنگی است و آن را برای کپی برداشتن در هنگام نوشتن مورد استفاده قرار می دهند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کربن
تصویر کربن
((کَ بُ))
عنصری است با علامت شیمیایی C، جامد و سیاه رنگ و متبلور و بی شکل که به صورت الماس و گرافیت و زغال در طبیعت یافت می شود. الماس خالص ترین انواع کربن است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کمربندی
تصویر کمربندی
منسوب به کمربند، دارای حالتی چون کمربند، جاده ای که دور شهر کشیده می شود تا خودروها مجبور به گذشتن از داخل شهر نباشند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کمربند
تصویر کمربند
((~. بَ))
تسمه ای از چرم و پارچه و هر آن چه بر کمر بندند، منطقه، نوکر، ملازم، محبوب، معشوق
فرهنگ فارسی معین
تسمه، دوال، شال، میان بند
فرهنگ واژه مترادف متضاد
کمربند: رضایت، کمربند تزیین شده: آسایش، یافتن آن: اعتماد، گم کردن آن: راه دیگری در زندگی انتخاب کنید، کمربند طلا: ازدواج در راه است - لوک اویتنهاو
کمربند در خواب میزان برخورداری شما را از مجموع امکاناتی که در بیداری دارید نشان می دهد. تعبیر کمر بند تا حدی به کلاه نزدیک است ولی واقعیت و عمق آن از جهاتی بیشتر است. کلاه ارزش و بهائی است که دیگران به شما می دهند ولی کمر بند لذت و بهره ای است که خودتان از موقعیت و امکانات خویش می برید و هیچ ربطی با دید و نظر و رای مردم ندارد. اگر در خواب دیدید کمر بندی را محکم بسته اید که قلابی بزرگ دارد و از نظر خودتان هیچ نقصی در آن وجود ندارد نشان آن است که در زندگی کامیاب می شوید و از همه امکاناتی که فراهم آورده اید به خوبی بهره می گیرید و سود می برید. اگر دیدید کمر بندی سست و کم ارزش به قلابی لق و شل بسته اید موقعیت متزلزلی خواهید داشت و کامروائی از دسترس شما دور است. برخی از معبران کمر بند را فرزند تعبیر کرده اند و این بستگی دارد به موقعیت بیننده خواب. کسانی که امکان آوردن فرزند برای ایشان هست کمر بند می تواند فرزند باشد و آن هم فرزند ذکور که باعث سربلندی و نیک نامی پدر خویش می شود. اگر در خواب ببینید که شلوار پوشیده اید اما کمر بند ندارید که روی آن ببندید و ممکن است شلوار از پای شما بیفتد موقعیت خانوادگی متزلزلی خواهید یافت و بخصوص با همسرتان اختلاف پیدا می کنید تا حدی که احتمال ترک شما را نیز می دهد. اگر در خواب کمر بند خود را به کسی بدهید قدرت و توانائی را از خود دور می کنید و آن را در اختیار شخصی دیگر قرار می دهید و اگر کسی کمربند از شما بگیرد و به کمر خود ببندد جای شما را می گیرد. همین طور است اگر بیننده خواب کمربند کسی را بگیرد و به کمر خودش ببندد چون نشان آن است که از او سلب قدرت می کند و خودش جای او را تصاحب می نماید. منوچهر مطیعی تهرانی
۱ـ اگر خواب ببینید کمربند خود را محکم بسته اید و شما را آزار می دهد، علامت آن است که افراد مکار بر شما مسلط خواهند شد. ، ۲ـ اگر خواب ببینید دیگری کمریندی از مخمل یا کمر بندی جواهرنشان به کمر بسته است، علامت آن است که بیشتر به دنبال کسب ثروت خواهید بود تا شهرت. ، ۳ـ اگر زنی در خواب از کسی کمربندی بگیرد، نشانه آن است که در زندگی امتیازاتی به دست می آورد. ، ۴ـ اگر خواب ببینید کمربندی نو به کمر بسته اید، نشانه آن است که به زودی با غریبه ای آشنا خواهید شد و با او در کاری شریک می شوید و از این شراکت زیان خواهید دید.
فرهنگ جامع تعبیر خواب
تصویری از کمربند بستن
تصویر کمربند بستن
Belt
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کمربند بستن
تصویر کمربند بستن
attacher la ceinture
دیکشنری فارسی به فرانسوی
از ارتفاعات بخش یانه سر واقع در هزار جریب بهشهر، نقطه ای
فرهنگ گویش مازندرانی
تکه ها یا ساقه هایی که جهت بستن و محکم کردن بافه های برنج.، از توابع بندپی واقع در منطقه ی بابل
فرهنگ گویش مازندرانی
نام مرتعی واقع در منطقه ی آمل
فرهنگ گویش مازندرانی
غاری است نزدیک بهشهردر کاوش های سال، ۴۹ میلادی/۱۳۲۷ خورشیدی، در
فرهنگ گویش مازندرانی
مرتعی واقع در خطیر کوه سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی
گاو سیاهی که کمرش به رنگ سفید باشد
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از کمربند بستن
تصویر کمربند بستن
apertar o cinto
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کمربند بستن
تصویر کمربند بستن
sich anschnallen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کمربند بستن
تصویر کمربند بستن
zapinać pas
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کمربند بستن
تصویر کمربند بستن
застегивать пояс
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کمربند بستن
تصویر کمربند بستن
застібати ремінь
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کمربند بستن
تصویر کمربند بستن
abrocharse
دیکشنری فارسی به اسپانیایی