جدول جو
جدول جو

معنی کمخیان - جستجوی لغت در جدول جو

کمخیان
این کلمه در تاریخ بیهقی به صورتهای گوناگون و در مواضع مختلف از جمله در صفحات 403 و 557 و 562 از چاپ اول فیاض آمده و صورت صحیح آن دقیقاً معلوم نیست. فیاض در تعلیقات تاریخ بیهقی ص 700 آرد: این کلمه در این کتاب به صورتهای مختلف آمده: ’کمخیان، کمجیان، کمنجیان. و در زین الاخبار، چاپ تهران کمجیان. و صحیح گویا صورت دومین است یعنی کمجیان به ضم کاف که نام طایفه ای بوده است ترک که در کنار رودی بنام ’کم’ مسکن داشته اند...’ و رجوع به تعلیقات تاریخ بیهقی چ فیاض چ 1 ص 700 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کاویان
تصویر کاویان
(پسرانه)
پرچم کاوه که به درفش کاویانی معروف است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کماکان
تصویر کماکان
چنان که بود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نمایان
تصویر نمایان
واضح، هویدا، نمودار، پیدا و آشکار
نمایان شدن: ظاهر شدن، آشکار شدن
فرهنگ فارسی عمید
(کَ مَ)
دهی از دهستان ایل تیمور است که در بخش حومه شهرستان مهاباد واقع است و 114 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کملکان
تصویر کملکان
جوی خرد، قطره آب: (میگریزی از پشه در کژدمی میگریزی از کملکان در یمی)، (مولوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کماکان
تصویر کماکان
چنان که بود
فرهنگ لغت هوشیار
ماموریتی که برای اجرای امری بکسی دهند، مجمعی که جهت تحقیق و مطالعه درباره طرحی یا مسئله ای تشکیل گردد، هر یک از شعب مجلس شورای ملی که از عده ای وکیلان تشکیل شود و بیکی از امور مملکتی رسیدگی کند: کمیسیون بودجه کمیسیون فرهنگ: در کمیسیون خارجه بنویس نام این بنده را به استادی. (بهار)، دلالیی که بانک یا اشخاص برای اجرای معاملات کنند، حق دلالی حق العمل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نمایان
تصویر نمایان
ظاهر و آشکار، واضح، هویدا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کشیخان
تصویر کشیخان
زن جلب زن قحبه دیوث: (ایا کشخان بد اصل ای سه پوشش علی نامی دریغ این نام بر تو)، (سنائی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاویان
تصویر کاویان
پادشاهی سلطنتی: (قصه آنک گاو بحری گوهر کاویان از قعر دریا بر آورد شب بر ساحل دریا نهد در درخش و تاب آن می چرد) (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به} کابی {} و آن پوست پاره را بجواهر بیاراست و بفال گرفت و درفش کابیان نام نهاد و علامت او بود در همه جنگها) (فارسنامه ابن البلخی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاویان
تصویر کاویان
پادشاهی، سلطنتی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نمایان
تصویر نمایان
((نَ))
ظاهر، هویدا، آشکار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نمایان
تصویر نمایان
ظاهر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کماکان
تصویر کماکان
همچنان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کم یاب
تصویر کم یاب
Scarce
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کم یاب
تصویر کم یاب
rare
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از کم یاب
تصویر کم یاب
langka
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از کم یاب
تصویر کم یاب
nadra
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از کم یاب
تصویر کم یاب
希少な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از کم یاب
تصویر کم یاب
稀有的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از کم یاب
تصویر کم یاب
נדיר
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از کم یاب
تصویر کم یاب
희귀한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از کم یاب
تصویر کم یاب
escasso
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کم یاب
تصویر کم یاب
दुर्लभ
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از کم یاب
تصویر کم یاب
schaars
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از کم یاب
تصویر کم یاب
raro
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کم یاب
تصویر کم یاب
escaso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کم یاب
تصویر کم یاب
рідкісний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کم یاب
تصویر کم یاب
редкий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کم یاب
تصویر کم یاب
rzadki
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کم یاب
تصویر کم یاب
selten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کم یاب
تصویر کم یاب
หายาก
دیکشنری فارسی به تایلندی