- کمترک
- بسیار قلیل و اندک
معنی کمترک - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اقلیت
کمتر از همه اقل همه مقابل بیشترین: (این شرها بر کمترین روی افتد و بیشتر خیر ها غالب بوند چنانکه بیشترین کسی تندرست بوند و اگر بیمار بود بیشترین آن بود که بکمترین وقت بیمار بود)، کوچکترین حقیر ترین همه، ناقصترین
به مقدار یا تعداد اندک تر از دیگری، کنایه از کوچک ترین، اندک ترین مثلاً کمتر توجهی به من نکرد، کنایه از بی ارزش تر، پست تر، به ندرت
اندک تر، اقل
Fewer, Lesser
menos, menor
weniger, geringer
mniej, mniejszy
меньше , меньший
менше , менший
menos, menor
moins, moindre
meno, minore
minder
कम , कमतर
lebih sedikit
更少的 , 较少的
より少ない
daha az
chache zaidi, mdogo zaidi
น้อยกว่า , น้อยลง
কম , কম
کم تر , کمتر