- کلیوی
مربوط به کلیه مثلاً بیماری های کلیوی
معنی کلیوی - جستجوی لغت در جدول جو
- کلیوی(کُلْ یَ وی / وی ی)
منسوب به کلیه. (فرهنگ فارسی معین) (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به کلیه شود.
- غده های (غدد) فوق کلیوی. رجوع به غدد فوق کلیوی شود
- غده های (غدد) فوق کلیوی. رجوع به غدد فوق کلیوی شود
- کلیوی
کلوه ای: گرده ای منسوب به کلیه یا غده های (غدد) فوق کلیوی
- کلیوی((کُ یَ))
مربوط یا منسوب به کلیه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چارمغز بازی، گردکان بازی، چرخی که کودکان ازچوب و خلاشه سازند وبرآب روان گذارند تاآب آنرا بگردش درآورد وایشان تماشاکنند، گردون بازی
کالیو بودن، هذیان: (چون بکوبند (عاقر قرحا را) و اندر سر که آغارند و در دندان نهند درد دندای ساکن گرداند و لرزو آزیش که با کالیوی بود) (ابنیه)
کلیدی، کلید