کلیوی کلیوی منسوب به کلیه. (فرهنگ فارسی معین) (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به کلیه شود. - غده های (غدد) فوق کلیوی. رجوع به غدد فوق کلیوی شود لغت نامه دهخدا
کالیوی کالیوی کالیو بودن، هذیان: (چون بکوبند (عاقر قرحا را) و اندر سر که آغارند و در دندان نهند درد دندای ساکن گرداند و لرزو آزیش که با کالیوی بود) (ابنیه) فرهنگ لغت هوشیار
هلیوی هلیوی چارمغز بازی، گردکان بازی، چرخی که کودکان ازچوب و خلاشه سازند وبرآب روان گذارند تاآب آنرا بگردش درآورد وایشان تماشاکنند، گردون بازی فرهنگ لغت هوشیار