هر یک از اتاق های مدرسه، آموزشگاه یا دانشگاه، اتاق درس، هر دورۀ یک ساله از تحصیل در دبستان، مدرسۀ راهنمایی و دبیرستان یا هنرستان، هر جلسۀ درس که در آن مهارت یا فن خاصی آموزش داده می شود، ۴،منزلت و شان اجتماعی کسی، گروهی یا مؤسسه ای مثلاً کلاس پدرش پایین بود
هر یک از اتاق های مدرسه، آموزشگاه یا دانشگاه، اتاق درس، هر دورۀ یک ساله از تحصیل در دبستان، مدرسۀ راهنمایی و دبیرستان یا هنرستان، هر جلسۀ درس که در آن مهارت یا فن خاصی آموزش داده می شود، ۴،منزلت و شان اجتماعی کسی، گروهی یا مؤسسه ای مثلاً کلاس پدرش پایین بود
کرباس. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین) (فهرست شاهنامۀ ولف) : سه دیگر شب آمد به خوابم شتاب یکی نغزکرپاس دیدم به خواب بدو اندر آویخته چار مرد رخان ازکشیدن شده لاجورد نه کرپاس جایی درید از گروه نه ایشان شدند از کشیدن ستوه. فردوسی (شاهنامۀ چ بروخیم ج 7 ص 1817). دگر آنکه دیدی تو کرپاس نغز گرفته ورا چار پاکیزه مغز. فردوسی. ، کفن: بمانیم با آن رشی پنج خاک سراپای کرپاس و جای مغاک. فردوسی (شاهنامۀ چ بروخیم ج 2 ص 310). رجوع به کرباس شود
کرباس. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین) (فهرست شاهنامۀ ولف) : سه دیگر شب آمد به خوابم شتاب یکی نغزکرپاس دیدم به خواب بدو اندر آویخته چار مرد رخان ازکشیدن شده لاجورد نه کرپاس جایی درید از گروه نه ایشان شدند از کشیدن ستوه. فردوسی (شاهنامۀ چ بروخیم ج 7 ص 1817). دگر آنکه دیدی تو کرپاس نغز گرفته ورا چار پاکیزه مغز. فردوسی. ، کفن: بمانیم با آن رشی پنج خاک سراپای کرپاس و جای مغاک. فردوسی (شاهنامۀ چ بروخیم ج 2 ص 310). رجوع به کرباس شود
نام یکی از دهستانهای 7 گانه بخش سردشت شهرستان مهاباد است. این دهستان در قسمت خاوری بخش واقع و از شمال به دهستان گورک سردشت و از جنوب به دهستان باسک و از خاوربه دهستان نماشیر بانه و از باختر به دهستان بریاچی محدود است. موقعیت این دهستان نسبتاً جلگه و دشت و هوای آن معتدل و در تابستان گرم و در زمستانها سرد می باشد. آب قراء از رود خانه سردشت و چشمه سارها تأمین می گردد و محصولات عمده آن غلات، توتون، حبوبات و محصول دامی و شغل ساکنین زراعت و گله داری است. دهستان کلاس از 19 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و در حدود 2380 تن سکنه دارد و مرکز آن قریۀ بناویلۀ بزرگ می باشد. راه عمده این دهستان عبارت از راه شوسۀ مهاباد به سردشت است که از قسمت شمال باختری این منطقه می گذرد و راه نیمه شوسۀ سردشت به بانه نیز از این دهستان عبور می نماید. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
نام یکی از دهستانهای 7 گانه بخش سردشت شهرستان مهاباد است. این دهستان در قسمت خاوری بخش واقع و از شمال به دهستان گورک سردشت و از جنوب به دهستان باسک و از خاوربه دهستان نماشیر بانه و از باختر به دهستان بریاچی محدود است. موقعیت این دهستان نسبتاً جلگه و دشت و هوای آن معتدل و در تابستان گرم و در زمستانها سرد می باشد. آب قراء از رود خانه سردشت و چشمه سارها تأمین می گردد و محصولات عمده آن غلات، توتون، حبوبات و محصول دامی و شغل ساکنین زراعت و گله داری است. دهستان کلاس از 19 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و در حدود 2380 تن سکنه دارد و مرکز آن قریۀ بناویلۀ بزرگ می باشد. راه عمده این دهستان عبارت از راه شوسۀ مهاباد به سردشت است که از قسمت شمال باختری این منطقه می گذرد و راه نیمه شوسۀ سردشت به بانه نیز از این دهستان عبور می نماید. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
کلمه فرانسوی هر یک از شعبه های مدرسه که شاگردان آن هم قوه و همدرس در یک اطاق درس می خوانند. اطاق درس دسته ای از شاگردان مدرسه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). - همکلاس، هر فردی که با جمعی در یک اطاق درس می خوانند. - همکلاسی، همکلاس. ، طبقه. درجه. مرتبه. توضیح آنکه احتراز از استعمال این کلمه بیگانه به این معنی اولی است. (فرهنگ فارسی معین). فرهنگستان ایران ’رده’ را بجای این کلمه بدین معنی پذیرفته است. و رجوع به واژه های نو فرهنگستان ایران ص 158 و کلمه رده شود
کلمه فرانسوی هر یک از شعبه های مدرسه که شاگردان آن هم قوه و همدرس در یک اطاق درس می خوانند. اطاق درس دسته ای از شاگردان مدرسه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). - همکلاس، هر فردی که با جمعی در یک اطاق درس می خوانند. - همکلاسی، همکلاس. ، طبقه. درجه. مرتبه. توضیح آنکه احتراز از استعمال این کلمه بیگانه به این معنی اولی است. (فرهنگ فارسی معین). فرهنگستان ایران ’رده’ را بجای این کلمه بدین معنی پذیرفته است. و رجوع به واژه های نو فرهنگستان ایران ص 158 و کلمه رده شود
به معنی در خانه باشد. (برهان) (آنندراج). کریاس و در خانه. (ناظم الاطباء). در خانه. (فرهنگ فارسی معین) ، ادبخانه را نیز گویند که بر بام خانه سازند و آن را به عربی کریاس خوانند. (برهان) (آنندراج). مستراحی که بر بالای بام سازند و کاریز آن بر زمین باشد. (فرهنگ فارسی معین). طهارت خانه که بر بام راست کنند و به تازی کریاس خوانند. (فرهنگ رشیدی)
به معنی در خانه باشد. (برهان) (آنندراج). کریاس و در خانه. (ناظم الاطباء). در خانه. (فرهنگ فارسی معین) ، ادبخانه را نیز گویند که بر بام خانه سازند و آن را به عربی کریاس خوانند. (برهان) (آنندراج). مستراحی که بر بالای بام سازند و کاریز آن بر زمین باشد. (فرهنگ فارسی معین). طهارت خانه که بر بام راست کنند و به تازی کریاس خوانند. (فرهنگ رشیدی)
آهکساز آهکفروش، شمشیر بران فرانسوی پایه، رسته (صنف)، گن (جنس)، دودمان دوده، همشاگردان همشاگردی ها، آموزش، زنجیره تیره، گروه، رده، آموزگار (کلاس درس) طبقه درجه مرتبه. توضیح: باین معنی احتراز از استعمال این کلمه بیگانه اولی است، هر یک از اطاقها مدرسه که در آن معلمان بشاگرد ان درس دهند اطاق درس. کلمه فرانسوی هر یک از شعبه های مدرسه که شاگردان آن هم قوه و همدرس در یک اطاق درس می خوانند، اطاق درس دسته ای از شاگردان مدرسه
آهکساز آهکفروش، شمشیر بران فرانسوی پایه، رسته (صنف)، گن (جنس)، دودمان دوده، همشاگردان همشاگردی ها، آموزش، زنجیره تیره، گروه، رده، آموزگار (کلاس درس) طبقه درجه مرتبه. توضیح: باین معنی احتراز از استعمال این کلمه بیگانه اولی است، هر یک از اطاقها مدرسه که در آن معلمان بشاگرد ان درس دهند اطاق درس. کلمه فرانسوی هر یک از شعبه های مدرسه که شاگردان آن هم قوه و همدرس در یک اطاق درس می خوانند، اطاق درس دسته ای از شاگردان مدرسه
کرباس: (سه دیگر شب آمد بخوابم شتاب یکی نغز کرپاس دیدم بخواب) (بدو اندر آویخته چار مرد رخان از کشیدن شده لاجورد) (نه کرپاس جایی درید از گروه نه مردم شدی زان کشیدن ستوه)
کرباس: (سه دیگر شب آمد بخوابم شتاب یکی نغز کرپاس دیدم بخواب) (بدو اندر آویخته چار مرد رخان از کشیدن شده لاجورد) (نه کرپاس جایی درید از گروه نه مردم شدی زان کشیدن ستوه)