جدول جو
جدول جو

معنی کلیاس

کلیاس((کِ))
جلو خانه، درگاه، کریاس، مستراحی که بر بام خانه سازند و کاریز آن بر زمین باشد
تصویری از کلیاس
تصویر کلیاس
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با کلیاس

کلیاس

کلیاس
در خانه، مستراحی که بر بالای بام سازند و کاریز آن بر زمین باشد
کلیاس
فرهنگ لغت هوشیار

کلیاس

کلیاس
به معنی در خانه باشد. (برهان) (آنندراج). کریاس و در خانه. (ناظم الاطباء). در خانه. (فرهنگ فارسی معین) ، ادبخانه را نیز گویند که بر بام خانه سازند و آن را به عربی کریاس خوانند. (برهان) (آنندراج). مستراحی که بر بالای بام سازند و کاریز آن بر زمین باشد. (فرهنگ فارسی معین). طهارت خانه که بر بام راست کنند و به تازی کریاس خوانند. (فرهنگ رشیدی)
لغت نامه دهخدا

الیاس

الیاس
خدای من یهوه است، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل و در اسلام یکی از چهار پیامبر جاویدان
الیاس
فرهنگ نامهای ایرانی

کلیات

کلیات
امور کلی، چیزهای کلی، مجموعۀ آثار نظم و گاه نثر یک شاعر یا نویسنده مثلاً کلیات سعدی
کلیات خمس: در علم منطق کلی هایی که در تعریف اشیا ذکر می شوند و عبارتند از مثلاً جنس مانند حیوانیت، نوع مانند انسانیت، فصل مانند ناطق بودن، خاصه مانند قوۀ خنده و عرض مانند نوشتن
کلیات
فرهنگ فارسی عمید

کریاس

کریاس
درگاه، آستان، آستانه، برای مِثال به کریاس گفت ای سرای امید / خُنُک روز کاندر تو بُد جمشید (فردوسی - ۵/۳۶۶)، دالان، راهرو، دربار
کریاس
فرهنگ فارسی عمید

کریاس

کریاس
این واژه در تازی برابر است با بام جایی یاابریزیگاهی که بر بام یا اشکوب بالای خانه بسازند در فارسی نخست به آرش (بالا خانه) و سر انجام به (دریخانه دربخانه ک) و درگاه (دریخانه کار رفته است طهارت خانه که بر بالای اطاق و سرای سازند، محوطه درون سرای، خلوت خانه شاه یا امیر، دربار شاه: (چون بدر کریاس گردون اساس رسیدند چند جا زر ها نثار فرموده آن روز را بعیش و خرمی گذرانیدند) (عالم آرا)
فرهنگ لغت هوشیار