مطلق خیاررا گویند. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). و رجوع به کلوند شود، نوعی از خیار هم هست که آن کوچک و باریک می باشد و آن را به هندی ککری خوانند و بعضی گویند کلونده خیار بزرگی است که آن را به جهت تخم نگاه دارند. (برهان) (آنندراج). خیار بزرگ و باریک و دراز. شنگ. (فرهنگ فارسی معین) : میل کلونده که دارد که مبارک بادش بخت فیروز که افتاد زغیبش به کنار. بسحاق اطعمه. داروغه هندوانه و سرده خیار سبز کلونده شدمحصل و بدران گزیر گشت. بسحاق اطعمه. ، خربزۀ نارسیده را هم می گویند که کالک باشد. (برهان) (آنندراج). کالک و خربزۀ نارس. (ناظم الاطباء)
مطلق خیاررا گویند. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). و رجوع به کلوند شود، نوعی از خیار هم هست که آن کوچک و باریک می باشد و آن را به هندی ککری خوانند و بعضی گویند کلونده خیار بزرگی است که آن را به جهت تخم نگاه دارند. (برهان) (آنندراج). خیار بزرگ و باریک و دراز. شنگ. (فرهنگ فارسی معین) : میل کلونده که دارد که مبارک بادش بخت فیروز که افتاد زغیبش به کنار. بسحاق اطعمه. داروغه هندوانه و سرده خیار سبز کلونده شدمحصل و بدران گزیر گشت. بسحاق اطعمه. ، خربزۀ نارسیده را هم می گویند که کالک باشد. (برهان) (آنندراج). کالک و خربزۀ نارس. (ناظم الاطباء)
شهری است در روسیۀ مرکزی در ساحل رود اوکا و 122000 تن سکنه دارد، صنعت دباغی و انواع پوست آنجا معروف است، منطقۀ سردسیری است و از نوامبر تا مارس یخبندان است، یک چهارم سطح آن از جنگل پوشیده شده است
شهری است در روسیۀ مرکزی در ساحل رود اوکا و 122000 تن سکنه دارد، صنعت دباغی و انواع پوست آنجا معروف است، منطقۀ سردسیری است و از نوامبر تا مارس یخبندان است، یک چهارم سطح آن از جنگل پوشیده شده است
یکی از علمای کشاورزی روم قدیم است که در قرن اول میلادی می زیسته و مقالاتی چند راجع به زراعت و نگاهداری طیور و تربیت زنبور و غیره نگاشته است. (از تمدن قدیم، ترجمه نصراﷲ فلسفی)
یکی از علمای کشاورزی روم قدیم است که در قرن اول میلادی می زیسته و مقالاتی چند راجع به زراعت و نگاهداری طیور و تربیت زنبور و غیره نگاشته است. (از تمدن قدیم، ترجمه نصراﷲ فلسفی)
قریه ای بوده است در نزدیکی شهر آتن که سوفوکلس در آنجا تولد یافت. ادیپوس نیز چون کور شد بدین مکان آمد و حوادثی که سوفوکلس در کتاب ’ادیپوس در کلونوس’ ذکر کرده است در این محل روی داد. (از تمدن قدیم، ترجمه نصراﷲ فلسفی)
قریه ای بوده است در نزدیکی شهر آتن که سوفوکلس در آنجا تولد یافت. ادیپوس نیز چون کور شد بدین مکان آمد و حوادثی که سوفوکلس در کتاب ’ادیپوس در کلونوس’ ذکر کرده است در این محل روی داد. (از تمدن قدیم، ترجمه نصراﷲ فلسفی)
معجونی است که از تخم شاهدانه و شیرابۀ خشخاش میساختند و بعنوان مسکر و مسکن به کار میرفته است. فلونی. (فرهنگ فارسی معین) ، نوعی معجون مسکن و مخدر. منسوب به فیلون تارسی پزشکی از معاصرین اغسطس (اوگوست) امپراطور روم که جهت تسکین درد دندان و درد دل به کار میرفته است. فلونیا الرومیه. (فرهنگ فارسی معین). اسم معجون مرکبی است منسوب به افلن طبیب که افلونیا نیز مینامند. (فهرست مخزن الادویه). - فلونیای پارسی، پلپل سپید و بزرالبنج از هر یکی بیست درم سنگ، افیون گل مختوم ده درمسنگ، زعفران پنج درمسنگ، فرفیون و مرو سنبل و عاقرقرحا از هر یک دو درمسنگ، جندبیدستر یک درمسنگ، زرنباد و دردنج مشک هر یکی نیم درمسنگ. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). رجوع به فلون و فلونی شود
معجونی است که از تخم شاهدانه و شیرابۀ خشخاش میساختند و بعنوان مسکر و مسکن به کار میرفته است. فلونی. (فرهنگ فارسی معین) ، نوعی معجون مسکن و مخدر. منسوب به فیلون ِ تارسی پزشکی از معاصرین اغسطس (اوگوست) امپراطور روم که جهت تسکین درد دندان و درد دل به کار میرفته است. فلونیا الرومیه. (فرهنگ فارسی معین). اسم معجون مرکبی است منسوب به افلن طبیب که افلونیا نیز مینامند. (فهرست مخزن الادویه). - فلونیای پارسی، پلپل سپید و بزرالبنج از هر یکی بیست درم سنگ، افیون گل مختوم ده درمسنگ، زعفران پنج درمسنگ، فرفیون و مرو سنبل و عاقرقرحا از هر یک دو درمسنگ، جندبیدستر یک درمسنگ، زرنباد و دردنج مشک هر یکی نیم درمسنگ. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). رجوع به فلون و فلونی شود
در نبات شناسی گیاهی از تیره گل میمون. تنها نوع آن پلونیای امپریال است که آن را به ژاپونی هرّی نامند و آن درختی بزرگ است که به ارتفاع 25 گز میرسد و تنه آن مستقیم و پوست آن اندک شکاف دار است و سر آن پهن میشودگل آن بزرگ و آبی رنگ است این نبات به اسم آنا پلوینا دختر تزار روسیه پل اول پلونیا نامیده شده است
در نبات شناسی گیاهی از تیره گل میمون. تنها نوع آن پلونیای امپریال است که آن را به ژاپونی هرّی نامند و آن درختی بزرگ است که به ارتفاع 25 گز میرسد و تنه آن مستقیم و پوست آن اندک شکاف دار است و سر آن پهن میشودگل آن بزرگ و آبی رنگ است این نبات به اسم آنا پلوینا دختر تزار روسیه پل اول پلونیا نامیده شده است
به لغت سریانی خیار دراز را گویند. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). بطیخ طویل. (ابن البیطار). مقلونیا خوانند و آن خربزۀ دراز بود به شیرازی آن را گل قنده خوانند و آن مانند خیارزه بود. (اختیارات بدیعی). در برهان آمده است که ملونیا به لغت سریانی خیار دراز را گویند. ظاهراً این کلمه همان ملو لاتینی است و مقصود از خیار دراز نیز خربزه است، چه خربزه نیز از طایفۀ خیار است. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). از یونانی، ملونیا (خربزه). مقایسه شود با ملون (خربزه) فرانسوی. (حاشیۀ برهان چ معین). رجوع به مقلونیا شود
به لغت سریانی خیار دراز را گویند. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). بطیخ طویل. (ابن البیطار). مقلونیا خوانند و آن خربزۀ دراز بود به شیرازی آن را گل قنده خوانند و آن مانند خیارزه بود. (اختیارات بدیعی). در برهان آمده است که ملونیا به لغت سریانی خیار دراز را گویند. ظاهراً این کلمه همان ملو لاتینی است و مقصود از خیار دراز نیز خربزه است، چه خربزه نیز از طایفۀ خیار است. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). از یونانی، مِلونیا (خربزه). مقایسه شود با ملون (خربزه) فرانسوی. (حاشیۀ برهان چ معین). رجوع به مقلونیا شود
دستبند و مرسله از گردو و انجیر و غیره: (خواجه ما ز بهر گنده پسر کرد از خایه شتر کلوند)، (رودکی)، خیار با درنگ و انجیر و گردو و قیسی و خرمای خشک برشته کشیده کلونده
دستبند و مرسله از گردو و انجیر و غیره: (خواجه ما ز بهر گنده پسر کرد از خایه شتر کلوند)، (رودکی)، خیار با درنگ و انجیر و گردو و قیسی و خرمای خشک برشته کشیده کلونده
معجونی است که از تخم شاهدانه و شیرابه خشخاش می ساختند و به عنوان مسکر و مسکن به کار می رفته است، فلونی، نوعی معجون مسکن و مخدر منسوب به فیلون تارسی پزشکی از معاصرین اعسطس (اوگوست) امپراطور رم که جهت تسکین درد دندان و دل درد به
معجونی است که از تخم شاهدانه و شیرابه خشخاش می ساختند و به عنوان مسکر و مسکن به کار می رفته است، فلونی، نوعی معجون مسکن و مخدر منسوب به فیلون تارسی پزشکی از معاصرین اعسطس (اوگوست) امپراطور رم که جهت تسکین درد دندان و دل درد به