جدول جو
جدول جو

معنی کلندبردار - جستجوی لغت در جدول جو

کلندبردار
(تَ)
کلنگ دار. (ناظم الاطباء). و رجوع به کلنگ دار شود، پیاده ای که جهت ساختن راه پیشاپیش لشکر می رود. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کلاهبردار
تصویر کلاهبردار
کلاه بردارنده، کنایه از کسی که به فریب و خدعه مال دیگران را بگیرد
فرهنگ فارسی عمید
(تَوُ)
آدم حقه باز و شیاد و مال مردم خور. کسی که به انحاءمختلف مال مردم را از ایشان بگیرد. (از فرهنگ عامیانۀ جمالزاده). کلاه بردارنده، آنکه به فریب مال مردم و پول دیگران را بگیرد. حقه باز. کسی که کلاهبرداری کند. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به کلاهبرداری شود
لغت نامه دهخدا
(تَ کَ / کِ)
کلنگ دار. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به کلنگ دار شود
لغت نامه دهخدا
آنکه بفریب مال و پول دیگران را بگیرد حقه باز، کسی که کلاهبرداری کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلاهبردار
تصویر کلاهبردار
((~. بَ))
حقه باز، شارلاتان
فرهنگ فارسی معین
حقه باز، شیاد، گوش بر
فرهنگ واژه مترادف متضاد