کنده ای را گویند که بر پای دزدان و گناهکاران نهند. (برهان). کنده ای که بر پای مجرمان نهند. (آنندراج). کنده و هر چیز شبیه به آن که بر پای دزدان و گنهکاران نهند. (ناظم الاطباء)
کنده ای را گویند که بر پای دزدان و گناهکاران نهند. (برهان). کنده ای که بر پای مجرمان نهند. (آنندراج). کنده و هر چیز شبیه به آن که بر پای دزدان و گنهکاران نهند. (ناظم الاطباء)
آلت بست و گشاد در باغ و در کوچه و امثال آن را گویند. و به عربی غلق خوانند. (برهان) (ناظم الاطباء). آلت بست و گشاد در خانه و در باغ. (آنندراج). کلیددان. (حاشیۀبرهان چ معین). کلیدانه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مغلاق. کظیم. معنک. (منتهی الارب) : باز کردم در و شدم به کده در کلیدان نبود سخت کده. طیان. همه آویخته از دامن دعوی دروغ چون کفه از کس گاو و چو کلیدان ز مدنگ. قریعالدهر. دهقان بی ده است و شتربان بی شتر پالان بی خر است و کلیدان بی تزه. لبیبی (از گنج بازیافته ص 32). زان در مثل گذشت که شطرنجیان زنند شاهان بی هده چو کلیدان بی کده. (لغت فرس چ اقبال ص 434). کانکه شد پاسبان خانه و زر چون کلیدان بماند از پس در. سنائی. اندرین کوچه خانه ای باید ور کلیدان به چپ بود شاید. سنائی. چرخ مقرنس نمای، کلبۀ میمون اوست نعش فلک تختهاش، قطب کلیدان او. خاقانی. حجرۀ دل را کز کعبۀ وحدت اثر است در به فردوس و کلیدان به خراسان یابم. خاقانی. پاسبانش برون در قفل است پرده دارش درون کلیدان است. خاقانی. هر روز یک دینار کسب می کرد و شب به درویشان دادی و به کلیدان بیوه زنان انداختی چنانکه ندانستندی. (تذکره الاولیاء). و رجوع به کلیدان شود، و قفل را نیز گفته اند. (برهان). قفل. (ناظم الاطباء). و اصل آن کلیددان بوده یعنی قفل. (آنندراج) : دهان تو کلیدانی است هموار زبان تو کلید آن، نگهدار. محمود قتالی (از انجمن آرا ذیل اسکندان)
آلت بست و گشاد در باغ و در کوچه و امثال آن را گویند. و به عربی غلق خوانند. (برهان) (ناظم الاطباء). آلت بست و گشاد در خانه و در باغ. (آنندراج). کلیددان. (حاشیۀبرهان چ معین). کلیدانه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مِغلاق. کظیم. مِعنَک. (منتهی الارب) : باز کردم در و شدم به کده در کلیدان نبود سخت کده. طیان. همه آویخته از دامن دعوی دروغ چون کفه از کس گاو و چو کلیدان ز مدنگ. قریعالدهر. دهقان بی ده است و شتربان بی شتر پالان بی خر است و کلیدان بی تزه. لبیبی (از گنج بازیافته ص 32). زان در مثل گذشت که شطرنجیان زنند شاهان بی هده چو کلیدان بی کده. (لغت فرس چ اقبال ص 434). کانکه شد پاسبان خانه و زر چون کلیدان بماند از پس در. سنائی. اندرین کوچه خانه ای باید ور کلیدان به چپ بود شاید. سنائی. چرخ مقرنس نمای، کلبۀ میمون اوست نعش فلک تختهاش، قطب کلیدان او. خاقانی. حجرۀ دل را کز کعبۀ وحدت اثر است در به فردوس و کلیدان به خراسان یابم. خاقانی. پاسبانش برون در قفل است پرده دارش درون کلیدان است. خاقانی. هر روز یک دینار کسب می کرد و شب به درویشان دادی و به کلیدان بیوه زنان انداختی چنانکه ندانستندی. (تذکره الاولیاء). و رجوع به کَلیدان شود، و قفل را نیز گفته اند. (برهان). قفل. (ناظم الاطباء). و اصل آن کلیددان بوده یعنی قفل. (آنندراج) : دهان تو کلیدانی است هموار زبان تو کلید آن، نگهدار. محمود قتالی (از انجمن آرا ذیل اسکندان)
کشوری است در امریکای شمالی، حدود کشور کانادا که پیش از 1867 میلادی بنام امریکای شمالی انگلیسی خوانده می شد بدین شرح است: از شمال به اقیانوس منجمد شمالی و از مشرق به اقیانوس اطلس و خلیج بفین بی و ازمغرب به الاسکا و اقیانوس آرام و از جنوب به ممالک متحدۀ آمریکای شمالی، شمالی ترین نقطۀ آن دماغۀ کلمبیا است که در 83 درجۀ عرض شمالی قرار گرفته است، مساحت و جمعیت آن: مساحت کانادا 3610097 میل مربع و جمعیت آن طبق آماری که در سال 1951 گرفته شده بالغ بر 14009429 تن است، رودهای مهم این کشور عبارتند از: 1- سنت لارنس که به گریت لیکس میریزد و قسمی از این رود خط مرزی بین کانادا و اتازونی را تشکیل میدهد، 2- کلمبیا که از ایالت واشینگتن ممالک متحده نیز میگذرد، 3- مکنزی، 4- یوکن، 5- نلسون، 6- ردریور، 7- دوبونت، 8- فریزر، 9- سورن، 10- البانی، 11- اوتاوا، 12- ساگنی، دریاچه ها: اسامی دریاچه های این کشور بقرار زیر است: 1- دریاچۀ اونتاریو، 2- دریاچۀ اری، 3- هورون، 4- گریت بیر (خرس بزرگ)، 5- گریت اسلیو (برده بزرگ)، 6- اتاباسکا، 7- وینی پگ، 8- وینی پگوسیس، 9- سوپریورو تعدادی دریاچۀ کوچک منجمله نپی گون، میس تاسینی، ولوئر، بلندیها، یک رشته کوه که دارای قلل مرتفع میباشد از آلاسکا شروع میشودو از قسمت غرب کانادا میگذرد و در مرز دو کشور کانادا و ممالک متحدۀ امتداد مییابد، در ساحل کلمبیا و همچنین در کبک ارتفاعاتی وجود دارد بلندترین این کوهها که 19850 پا از سطح دریا ارتفاع دارد بنام قلۀ لوگان در ناحیۀ یوکان تر قرار دارد، تقسیمات کشوری: این کشور از ده ایالت و دو قلمرو تشکیل یافته که به صورت فدرال خودمختار اداره میشود و اسامی آنها بدین شرح است: 1- البرتا، در مغرب کانادا واقع است و مساحت آن 248800 میل مربع و جمعیت آن 939501 تن است و مرکز این ایالت شهر ادمونتون میباشد، 2- کلمبیای انگلیسی، در جنوب شرقی کانادا بمساحت 359279 میل مربع است وجمعیت آن 116520 تن میباشد و مرکز این ایالت شهر ویکتوریا است، 3- منی توبا، در مرکز کانادا واقع است و وسعتش 319723 میل مربع و جمعیت آن 776541 تن است و شهر وینی پگ مرکز این ایالت میباشد، 4- نیوبرونسویک، در جنوب شرقی کانادا واقع و دارای 27473 میل مربع وسعت میباشد جمعیت آن بالغبر 515697 تن است و مرکز ایالت شهر فردریکتون میباشد، 5- نیوفوندلند، در جنوب شرقی کشور واقع و 147994 میل مربع وسعت دارد و جمعیت آن 361416 تن است و مرکز ایالت شهر سنت جانز میباشد، 6- نورث وست ترس، واقع در شمال کشور و به مساحت 1253438 میل مربع است و 16004 تن جمعیت دارد، امور ایالتی این ایالت در شهرهای اوتاوا و ادمونتون حل و فصل میشود، 7- نووا اسکوتیا، این ایالت در جنوب شرقی کانادا واقع است و 20743 میل مربع وسعت دارد و جمعیت آن 642584 تن است و مرکز این ایالت هالیفاکس میباشد، 8- اونتاریو، این ایالت در جنوب و مرکز کشور واقع است و 363282 میل مربع مساحت دارد و جمعیت آن 4597542 تن است و شهر تورنتو مرکز آن میباشد، 9- پرنس ادوارد اول، این ایالت در جنوب شرقی کانادا واقع است و 2184 میل مربع وسعت دارد و جمعیتش 98429 تن است و چارلوت تاون مرکز آن میباشد، 10- کبک، در شرق کانادا واقع است 523860 میل مربع وسعت دارد و دارای 405681 تن جمعیت است و مرکز ایالت شهر کبک است، 11- ساس کات چوان، در غرب کانادا واقع است دارای 237975 میل مربع مساحت و 821738 تن جمعیت است و شهر رجینا مرکز آن میباشد، 12- یوکن تر، در شمال غربی کانادا واقع است 205346 میل مربع وسعت دارد و دارای 9096 تن جمعیت است و مرکزش وایت هورس است، شهرهای مهم کانادا عبارتند از: مونترآل، تورنتو، وان کوور، وینی پگ، هاملتون، اوتاوا، کبک، ویندسور، ادمونتون، کالگری، لندن و هالیفاکس، منابع اقتصاد و محصولات کشور: در کشور کانادا غلات بخصوص گندم وجو و گندم سیاه بعمل می آید، و دامپروری نیز در این کشور رایج است، و بعلت وجود جنگل در نقاط مختلف کشور الوار چوب تهیه میشود و ماهیگیری و فروش پوست حیوانات از منابع دیگر درآمد میباشند و از معادن طلا، نیکل، مس، نقره روی و باغهای مرکبات در این کشور بهره برداری میگردد
کشوری است در امریکای شمالی، حدود کشور کانادا که پیش از 1867 میلادی بنام امریکای شمالی انگلیسی خوانده می شد بدین شرح است: از شمال به اقیانوس منجمد شمالی و از مشرق به اقیانوس اطلس و خلیج بفین بی و ازمغرب به الاسکا و اقیانوس آرام و از جنوب به ممالک متحدۀ آمریکای شمالی، شمالی ترین نقطۀ آن دماغۀ کلمبیا است که در 83 درجۀ عرض شمالی قرار گرفته است، مساحت و جمعیت آن: مساحت کانادا 3610097 میل مربع و جمعیت آن طبق آماری که در سال 1951 گرفته شده بالغ بر 14009429 تن است، رودهای مهم این کشور عبارتند از: 1- سنت لارنس که به گریت لیکس میریزد و قسمی از این رود خط مرزی بین کانادا و اتازونی را تشکیل میدهد، 2- کلمبیا که از ایالت واشینگتن ممالک متحده نیز میگذرد، 3- مکنزی، 4- یوکن، 5- نلسون، 6- ردریور، 7- دوبونت، 8- فریزر، 9- سورن، 10- البانی، 11- اوتاوا، 12- ساگنی، دریاچه ها: اسامی دریاچه های این کشور بقرار زیر است: 1- دریاچۀ اونتاریو، 2- دریاچۀ اری، 3- هورون، 4- گریت بیر (خرس بزرگ)، 5- گریت اسلیو (برده بزرگ)، 6- اتاباسکا، 7- وینی پگ، 8- وینی پگوسیس، 9- سوپریورو تعدادی دریاچۀ کوچک منجمله نپی گون، میس تاسینی، ولوئر، بلندیها، یک رشته کوه که دارای قلل مرتفع میباشد از آلاسکا شروع میشودو از قسمت غرب کانادا میگذرد و در مرز دو کشور کانادا و ممالک متحدۀ امتداد مییابد، در ساحل کلمبیا و همچنین در کبک ارتفاعاتی وجود دارد بلندترین این کوهها که 19850 پا از سطح دریا ارتفاع دارد بنام قلۀ لوگان در ناحیۀ یوکان تر قرار دارد، تقسیمات کشوری: این کشور از ده ایالت و دو قلمرو تشکیل یافته که به صورت فدرال خودمختار اداره میشود و اسامی آنها بدین شرح است: 1- البرتا، در مغرب کانادا واقع است و مساحت آن 248800 میل مربع و جمعیت آن 939501 تن است و مرکز این ایالت شهر ادمونتون میباشد، 2- کلمبیای انگلیسی، در جنوب شرقی کانادا بمساحت 359279 میل مربع است وجمعیت آن 116520 تن میباشد و مرکز این ایالت شهر ویکتوریا است، 3- منی توبا، در مرکز کانادا واقع است و وسعتش 319723 میل مربع و جمعیت آن 776541 تن است و شهر وینی پگ مرکز این ایالت میباشد، 4- نیوبرونسویک، در جنوب شرقی کانادا واقع و دارای 27473 میل مربع وسعت میباشد جمعیت آن بالغبر 515697 تن است و مرکز ایالت شهر فردریکتون میباشد، 5- نیوفوندلند، در جنوب شرقی کشور واقع و 147994 میل مربع وسعت دارد و جمعیت آن 361416 تن است و مرکز ایالت شهر سنت جانز میباشد، 6- نورث وست ترس، واقع در شمال کشور و به مساحت 1253438 میل مربع است و 16004 تن جمعیت دارد، امور ایالتی این ایالت در شهرهای اوتاوا و ادمونتون حل و فصل میشود، 7- نووا اسکوتیا، این ایالت در جنوب شرقی کانادا واقع است و 20743 میل مربع وسعت دارد و جمعیت آن 642584 تن است و مرکز این ایالت هالیفاکس میباشد، 8- اونتاریو، این ایالت در جنوب و مرکز کشور واقع است و 363282 میل مربع مساحت دارد و جمعیت آن 4597542 تن است و شهر تورنتو مرکز آن میباشد، 9- پرنس ادوارد اول، این ایالت در جنوب شرقی کانادا واقع است و 2184 میل مربع وسعت دارد و جمعیتش 98429 تن است و چارلوت تاون مرکز آن میباشد، 10- کبک، در شرق کانادا واقع است 523860 میل مربع وسعت دارد و دارای 405681 تن جمعیت است و مرکز ایالت شهر کبک است، 11- ساس کات چوان، در غرب کانادا واقع است دارای 237975 میل مربع مساحت و 821738 تن جمعیت است و شهر رجینا مرکز آن میباشد، 12- یوکن تر، در شمال غربی کانادا واقع است 205346 میل مربع وسعت دارد و دارای 9096 تن جمعیت است و مرکزش وایت هورس است، شهرهای مهم کانادا عبارتند از: مونترآل، تورنتو، وان کوور، وینی پگ، هاملتون، اوتاوا، کبک، ویندسور، ادمونتون، کالگری، لندن و هالیفاکس، منابع اقتصاد و محصولات کشور: در کشور کانادا غلات بخصوص گندم وجو و گندم سیاه بعمل می آید، و دامپروری نیز در این کشور رایج است، و بعلت وجود جنگل در نقاط مختلف کشور الوار چوب تهیه میشود و ماهیگیری و فروش پوست حیوانات از منابع دیگر درآمد میباشند و از معادن طلا، نیکل، مس، نقره روی و باغهای مرکبات در این کشور بهره برداری میگردد
دهی است از دهستان زیرکوه سورتیجی بخش چهاردانگۀ شهرستان ساری. کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 255 تن شیعه اند که بمازندرانی و فارسی سخن میگویند. آب آن از چشمه است و محصول آن غلات و برنج و شغل مردم زراعت و صنایع دستی زنان شال و کرباس بافی است. راه آن مالرواست و جنگلهای انبوهی دارد و در این جنگلها چاههای عمیقی دیده میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از دهستان زیرکوه سورتیجی بخش چهاردانگۀ شهرستان ساری. کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 255 تن شیعه اند که بمازندرانی و فارسی سخن میگویند. آب آن از چشمه است و محصول آن غلات و برنج و شغل مردم زراعت و صنایع دستی زنان شال و کرباس بافی است. راه آن مالرواست و جنگلهای انبوهی دارد و در این جنگلها چاههای عمیقی دیده میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
به معنی ’پسر را فرستاد’ نام پدر مردوخ، شهریار بابل بوده است. (از قاموس کتاب مقدس) ، دچار مصیبت. (فرهنگ فارسی معین). مصیبت زده و آفت رسیده. (آنندراج) ، بدبخت. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین)
به معنی ’پسر را فرستاد’ نام پدر مردوخ، شهریار بابل بوده است. (از قاموس کتاب مقدس) ، دچار مصیبت. (فرهنگ فارسی معین). مصیبت زده و آفت رسیده. (آنندراج) ، بدبخت. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین)
قربان. (آنندراج). غلاف کمان و کمان جوله. (ناظم الاطباء). آلتی که کمان را در آن جا دهند. قربان. کمان خانه. (فرهنگ فارسی معین). مقوس. (منتهی الارب). جای کمان. قربان. نیم لنگ. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : از بهر قهر دشمن شاهنشه زمین همواره در میانش کماندان و ترکش است. معزی (از آنندراج)
قربان. (آنندراج). غلاف کمان و کمان جوله. (ناظم الاطباء). آلتی که کمان را در آن جا دهند. قربان. کمان خانه. (فرهنگ فارسی معین). مِقوَس. (منتهی الارب). جای کمان. قربان. نیم لنگ. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : از بهر قهر دشمن شاهنشه زمین همواره در میانش کماندان و ترکش است. معزی (از آنندراج)
کلیدان. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). که به کلید بگشایند. مغلاق. غلق. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به کلیدان شود: و آن کس که بر در تو نگردد کلیددار در تخته بند بسته شود چون کلیددان. عبید زاکانی (دیوان چ اقبال ص 34)
کلیدان. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). که به کلید بگشایند. مغلاق. غَلَق. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به کِلیدان شود: و آن کس که بر در تو نگردد کلیددار در تخته بند بسته شود چون کلیددان. عبید زاکانی (دیوان چ اقبال ص 34)
خانه زنبور را گویند چه کلیز به معنی زنبورباشد. (برهان). خانه زنبوران. (آنندراج). خانه زنبور. شان. (فرهنگ فارسی معین). اسم فارسی بیت زنبور است. (فهرست مخزن الادویه). زنبور خانه. لانۀ زنبور. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به کلیز شود
خانه زنبور را گویند چه کلیز به معنی زنبورباشد. (برهان). خانه زنبوران. (آنندراج). خانه زنبور. شان. (فرهنگ فارسی معین). اسم فارسی بیت زنبور است. (فهرست مخزن الادویه). زنبور خانه. لانۀ زنبور. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به کلیز شود
یعنی کسی که خداوند او را عطا فرموده است، چهار تن به این نام بوده اند: نخست پدر مادر (جد مادری) یهویاکین که از جانب یهویاقیم برای معذب ساختن اوریای نبی مأمور بود و او بسیار الحاح کرد که نبوات یرمیای نبی را نسوزانند، و سه تن دیگر در ’ایام عزرا’ به این نام بوده اند. (از قاموس کتاب مقدس)
یعنی کسی که خداوند او را عطا فرموده است، چهار تن به این نام بوده اند: نخست پدر مادر (جد مادری) یهویاکین که از جانب یهویاقیم برای معذب ساختن اوریای نبی مأمور بود و او بسیار الحاح کرد که نبوات یرمیای نبی را نسوزانند، و سه تن دیگر در ’ایام عزرا’ به این نام بوده اند. (از قاموس کتاب مقدس)