جدول جو
جدول جو

معنی کلمرغ - جستجوی لغت در جدول جو

کلمرغ
کرکس، پرنده ای درشت با منقار قوی، گردن بدون پر، بال های بلند و دید قوی که معمولاً از لاشۀ جانوران تغذیه می کند، ورکاک، دال، شیرگنجشک، مردارخوٰار، لاشخور، دژکاک، دالمن، نسر
تصویری از کلمرغ
تصویر کلمرغ
فرهنگ فارسی عمید
کلمرغ
(کَ مُ)
نوعی از کرکس باشد و آن مرغی است که بر سر او پر نمی باشد. (برهان). نوعی از کرکس مردارخوار که سر آن پر ندارد و کل است (آنندراج). نوعی کرکس که سر وی پر ندارد. (فرهنگ فارسی معین). از: کل (بی موی) + مرغ. (حاشیۀ برهان چ معین) :
بیضۀ کلمرغ به زیر همای
از نسب خویش شود بچه زای.
امیرخسرو دهلوی (از فرهنگ رشیدی)
لغت نامه دهخدا
کلمرغ
نوعی کرکس که سر وی پر ندارد: (بیضه کلمرغ بزیر همای از نسب خویش بود بچه زای)، (امیر خسرو)
تصویری از کلمرغ
تصویر کلمرغ
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَ مِ)
دهی از دهستان هرازپی است که در بخش مرکزی شهرستان آمل واقع است و 270 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کل مرغ
تصویر کل مرغ
((کَ مُ))
نوعی کرکس که سر وی پر ندارد
فرهنگ فارسی معین