جدول جو
جدول جو

معنی کل مرغ

کل مرغ((کَ مُ))
نوعی کرکس که سر وی پر ندارد
تصویری از کل مرغ
تصویر کل مرغ
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با کل مرغ

کلمرغ

کلمرغ
کَرکَس، پرنده ای درشت با منقار قوی، گردن بدون پر، بال های بلند و دید قوی که معمولاً از لاشۀ جانوران تغذیه می کند، وَرکاک، دال، شیرگُنجِشک، مُردارخوٰار، لاشخُور، دَژکاک، دالمَن، نَسر
کلمرغ
فرهنگ فارسی عمید

کلمرغ

کلمرغ
نوعی کرکس که سر وی پر ندارد: (بیضه کلمرغ بزیر همای از نسب خویش بود بچه زای)، (امیر خسرو)
کلمرغ
فرهنگ لغت هوشیار

کلمرغ

کلمرغ
نوعی از کرکس باشد و آن مرغی است که بر سر او پر نمی باشد. (برهان). نوعی از کرکس مردارخوار که سر آن پر ندارد و کل است (آنندراج). نوعی کرکس که سر وی پر ندارد. (فرهنگ فارسی معین). از: کل (بی موی) + مرغ. (حاشیۀ برهان چ معین) :
بیضۀ کلمرغ به زیر همای
از نسب خویش شود بچه زای.
امیرخسرو دهلوی (از فرهنگ رشیدی)
لغت نامه دهخدا

کل مکل

کل مکل
از قال مقال تازی غوغا (این واژه پارسی است) شور بانگ شور و غوغا قال مقال: (مطربا، حق حق ما از دم گوینده تست این همه کل مکل از تنبک کوبنده تست)، (گل کشتی)
فرهنگ لغت هوشیار