- کلسیم
- فلزی است دو ظرفیتی که اکثراً املاحش غیر محلولند، این فلز در طبیعت بصورت گچ و مرمر و گل سفید فراوان است و اغلب آنرا از تجزیه الکتریکی کلرور دو کلسیم بدست میاورند
معنی کلسیم - جستجوی لغت در جدول جو
- کلسیم ((کَ یُ))
- عنصری است با علامت شیمیایی CU، نرم و محلول در آب. در طبیعت به صورت سنگ های آهکی و مرمر وجود دارد این عنصر ماده اصلی سازنده استخوان، دندان، برگ درختان و صدف است
- کلسیم
- عنصر فلزی سفید رنگ با جلای فلزی و نرم که در طبیعت به صورت آهک وجود دارد و وجود آن در بدن برای رشد و استحکام استخوان ها لازم است
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
فرانسوی آهکین
کربنات کلسیم متبلور
کلیم الله، آنکه خداوند با او سخن گفته است، لقب حضرت موسی
از ریشه لاتینی آهکی
لقب موسی علیه السلام (کلیم الله)
Decalcification
descalcificação
Entkalkung
dekalcyfikacja
декальцинация
декальцинація
descalcificación
décalcification
decalcificazione
ontkalking
कैल्सीकरण
demineralisasi
تفكّك الكالسيوم
הסרת סידן
kalsiyumdan arındırma
kutenganisha madini
การล้างแคลเซียม
ক্যালসিয়াম অপসারণ
کیلشیم کا اخراج
نوعی سنگ که در طبیعت به حالت بی شکل وجود دارد و از حرارت دادن آن گچ به دست می آید، سنگ گچ
سنگی سفید که از آن آهک تهیه می کنند، آن را در کوره های مخصوص تا ۹۵۰ درجۀ سانتی گراد حرارت می دهند تا آهک به دست آید، سنگ آهک