جدول جو
جدول جو

معنی کعبات - جستجوی لغت در جدول جو

کعبات
(کَ عَ)
خانه ای بود مر ربیعه را که طواف آن می کردند. (منتهی الارب) (معجم البلدان) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
کعبات
(کَ)
خانه مربعشکل را گویند. (معجم البلدان) ، خانه مرتفع. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شعبات
تصویر شعبات
شعبه ها، بخشهایی از یک فروشگاه، شرکت یا اداره، شاخه های درخت، جمع واژۀ شعبه
در موسیقی مجموع بیست و چهار شعبه ای که دوازده مقام موسیقی را تشکیل می دادند
فرهنگ فارسی عمید
(کَ)
نام پسر ربیعه است. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(شُ عَ)
جمع واژۀ شعبه. (یادداشت مؤلف). شعبه های بسیار. (از ناظم الاطباء). رجوع به شعبه شود، فروع. شاخه ها. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(صَ)
جمع واژۀ صعبه است. (منتهی الارب). رجوع بدان لغت شود
لغت نامه دهخدا
(ذُلْ کَ)
بتی یا خانه ای بنو ربیعه را که مطاف آنان بود
لغت نامه دهخدا
تصویری از مکعبات
تصویر مکعبات
جمع مکعبه (مکعب)
فرهنگ لغت هوشیار
رمن نادرست از شعبه شاخه ها جمع شعبه (بسیاق عربی شاخته اند) فروع شاخه ها، نزد قدما بیست و چهار است: دو گاه، سه گاه، چهار گاه، پنچ گاه، عشیرا، نوروز عرب، نوروز خارا، نوروز بیاتی، ماهور، حصار، نهفت، غزال، اوج، نیریز، مبرقع، رکب، صبا، همایون، زوالی، اصفهانک، روی عراق، نهاوند، فوزی، محیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کعکات
تصویر کعکات
پارسی تازی گشته کاک گونه ای نان، جمع کعک، از ریشه پارسی کاک ها
فرهنگ لغت هوشیار