جدول جو
جدول جو

معنی کسیف - جستجوی لغت در جدول جو

کسیف
(کَ)
هنگفت و غلیظ. (ناظم الاطباء). کثیف، چرک و ناپاک. (ناظم الاطباء). پلید. شوخگن. کثیف
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کثیف
تصویر کثیف
پلید، چرک آلود، کنایه از دارای مفاسد اخلاقی، کنایه از پست و بی ارزش، غلیظ، فشرده، غلیظ، ستبر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کسوف
تصویر کسوف
گرفته شدن آفتاب، تاریک شدن قرص خورشید به هنگام قرار گرفتن ماه میان خورشید و زمین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کسیر
تصویر کسیر
شکسته، شکسته شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کنیف
تصویر کنیف
ظرف سفالی شبیه گلدان که در گهواره قرار داده می شود تا ادرار در آن جمع شود، برای مثال در چشم دوستان تو گیتی بهشت باد / عالم به دشمنان تو بر تنگ چون کنیف (قطران - ۱۹۳)،
بی ارزش، پست، برای مثال گردد از رای ناصواب و سخیف / خیره بسیار خوار گرد کنیف (سنائی۱ - ۳۹۳)،
سپر، سایبانی که از شاخه های درخت برای چهارپایان درست کنند، نهانخانه، مستراح
فرهنگ فارسی عمید
(کَ فَ)
درد و کدر و ناصاف. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تَ جَ دُ)
پاره پاره کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کسید
تصویر کسید
مندک بی خریدار، پست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسیف
تصویر مسیف
شمشیر دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنیف
تصویر کنیف
آبریز گاه، دستشویی، پوشش، سپر، پنهان کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کشیف
تصویر کشیف
آشکار برهنه نمایان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کساف
تصویر کساف
پاره ای از جامه پاره ای پارچه
فرهنگ لغت هوشیار
بریدن جامه را، پاره کردن، پوشاندن، فرو خواباندن، گرفتن خور، برگشتن چهره، دلشور زدن نام دیگر منصوریه که میگفتند منصور عجلی به آسمان رفته این واژه از کسیفه گرفته شده که برابر است با پاره ای از چیزی یا پاره ای از آسمان اینان از منصور عجلی پیروی میکردند پاره از چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کسیح
تصویر کسیح
زمینگیر، ناتوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کسوف
تصویر کسوف
گرفتگی خورشید را گویند، آفتاب گرفتگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کسیر
تصویر کسیر
شکسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکسیف
تصویر تکسیف
پاره پاره کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کتیف
تصویر کتیف
رزه، شمشیر، آهستگی در رفتار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
ستبر و غلیظ و تیره، ضد لطیف، چرک آلود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عسیف
تصویر عسیف
هرزه گرد مزدور، بنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رسیف
تصویر رسیف
فرانسوی آبسنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسیف
تصویر اسیف
اندوهناک، نازکدل، گرفتار، خشمگین، پیر رفتنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کسیس
تصویر کسیس
می خرما، بوزه می جو، نان شکسته، گرد گوشت: گوشت خشک کوبیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کسوف
تصویر کسوف
((کُ))
خورشید گرفتگی، هنگامی که کره ماه بین زمین و خورشید طوری قرار بگیرد که مانع از تابش نور خورشید به قسمتی از سطح زمین شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
((کَ))
ناپاک، آلوده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کنیف
تصویر کنیف
((کَ))
پوشش، پرده، سپر، مستراح
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
ناپاک، آلوده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کسوف
تصویر کسوف
خورشید گرفتگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
Dingy, Dirty, Filthy, Grimy, Grubby, Mangy, Scummy, Seedy, Shaggy, Smudged, Squalid
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
sujo, imundo, nojento, sórdido, desgrenhado, borrado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
schäbig, schmutzig, dreckig, zottig, verschwommen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
brudny, potargany, zamazany
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
грязный , лохматый , размытый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
брудний , кучерявий , розмитий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
sórdido, sucio, asqueroso, desaliñado, difuso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی