- کریسفر
- فرانسوی (یخکره) یخپاک
معنی کریسفر - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
عید میلاد مسیح مطابق با ۲۵ دسامبر، نوئل
دالان: (در کریدور های وزارت خارجه چنین گفته شده. . ، {سرسرا غلام گردشی
فرانسوی نیمپادک (نیمکره)
راهروی باریک و دراز
Crunchy
crocante
knusprig
chrupiący
хрустящий
хрусткий
crujiente
croquant
croccante
krokant
करारा
مقرمشٌ
サクサクした
crocky
کرارا
فریب خدعه مکر: (ایلچی هیبت حسود ترا دید بر اسب عمر و گفتش: تش . {} هر که با دولت تو کرده کرش کرده در گردنش زمانه کرش) (پور بهای جامی)، فروتنی چاپلوسی
ایتالیایی دالان سر سرا
حمله و گریز
کلانتر، رئیس کلانتری