معنی کریدور - فرهنگ فارسی معین
معنی کریدور
- کریدور((کُ دُ))
- دالان، سرسرا، غلام گردشی
تصویر کریدور
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با کریدور
کریدور
- کریدور
- دالان: (در کریدور های وزارت خارجه چنین گفته شده. . ، {سرسرا غلام گردشی
فرهنگ لغت هوشیار
کریدر
- کریدر
- راهرو. (یادداشت مؤلف). دالان. دهلیز: در کریدورهای وزارت خارجه چنین گفته شد. (فرهنگ فارسی معین). سرسرا، غلام گردشی
لغت نامه دهخدا