جدول جو
جدول جو

معنی کروه - جستجوی لغت در جدول جو

کروه
دندان فرسوده و کرم خورده، برای مثال باز چون برگرفت پرده ز روی / کروه دندان و پشت چو گان است (رودکی - ۴۹۴)
تصویری از کروه
تصویر کروه
فرهنگ فارسی عمید
کروه
واحد اندازه گیری مسافت برابر با یک سوم فرسنگ معادل دو کیلومتر
آشیانه و آرامگاه
تصویری از کروه
تصویر کروه
فرهنگ فارسی عمید
کروه
(کَ رَوَ/ وِ)
جانوری باشد سیه رنگ. گویند زخم آن جانور زیاده بر زخم مار است. (برهان) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
کروه
ابوریحان گوید: یکی از ثقاه چنان خبر داد که در اطراف کشمیر بیخی است که او را کروه گویند و در وقتی که آن نواحی هوا گرم شود به آن دفع مضرت گرما کنند و این خاصیت در وی عظیم است یکی از اهل ملتان چنان خبر داد که در نواحی ملتان نباتی است که او را کروه گویند و در معالجۀ بعضی تبها بکار برند. (ترجمه صیدنۀ ابوریحان بیرونی)
لغت نامه دهخدا
کروه
(کُ)
ثلث و سه یک فرسخ را گویند و آن سه هزار گز است و بعضی گویند چهارهزار گز است و زیاده از این نیست و آن رابه عربی کراع خوانند. ثلث فرسنگ است و در برهان گفته چهارهزار گز و آن را به عربی کراع خوانند. (برهان). و در هیچ کتابی کراع بدین معنی نیامده است. در غیاث اللغات نوشته کروه را به هندی کوس گویند و آن چهارهزار گز مسافت زمین باشد و نزد بعضی سه هزار گز و هر گز ذراع و هر ذراع هشت گره است. در کتب هیئت هندیان و یونانیان و رسائل مسافت و حساب در تعیین کروه اختلاف بسیار کرده اند. (از آنندراج). واحد مسافت است. جهانگیری و رشیدی بمعنی ثلث فرسنگ (که یک میل باشد) نوشته و در برهان بمعنی ثلث و سه یک فرسخ معادل سه هزار گز و بقولی چهارهزار گز آورده و در هندوستان آن را برابر دو میل انگلیسی می گیرند. (فرهنگ نظام). اما در تاریخ ابوالحسن گلستانه هر فرسنگ را دو کروه و نیم شمرده می نویسد: دلیران قزلباشیه دو فرسنگ که عبارت از پنج کروه باشد آنها را تعاقب نمودند:
داد نقیب صبا عرض سپاه خزان
کز دو کروهی بدید یاو گیان خزان.
خاقانی (از آنندراج).
یابس جزیره ای است در بحر روم به طول سی کروه و به عرض بیست کروه. نفیس بن محمد را کوشکی است بر دو کروه از مدینه. (منتهی الارب) ، آرامگاه و آشیانۀ مرغان و غیره. (برهان) (ناظم الاطباء). آرامگاه و آشیانه و کنام. (آنندراج) :
ببردش دمان تا به البرزکوه
که بودش در آنجا کنام و کروه.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
کروه
(کَرْ وَ / وِ)
کرو. (حاشیۀ برهان چ معین) (ناظم الاطباء). دندان تهی و فرسوده بود. (فرهنگ اسدی). دندان میان تهی و کاواک را گویند. (برهان) :
باز چون برگرفت پرده ز روی
کروه دندان و پشت چوگانست.
رودکی.
رجوع به کرو شود
لغت نامه دهخدا
کروه
(کَرْ وَ)
کرو. کرو. (اقرب الموارد). مزد و کرایه دهی. اسم مصدر است. (آنندراج). اسم است از اکراء. (از اقرب الموارد). رجوع به اکراء و کرو شود
لغت نامه دهخدا
کروه
(کَرْ وَ)
شعبی است در کوه الوند به همدان. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
کروه
مسافتی قریب یک سوم فرسنگ، دو کیلومتر
تصویری از کروه
تصویر کروه
فرهنگ لغت هوشیار
کروه
((کُ))
یک سوم فرسخ، آشیانه و لانه مرغان، دندان فرسوده و کرم خورده
تصویری از کروه
تصویر کروه
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مکروه
تصویر مکروه
عملی که ترک آن پسندیده است و ارتکاب آن عقاب و کیفر ندارد، ناپسند، ناپسندیده، ناروا، زشت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
ناپسندیده و ناخوش، دارای کراهت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
((مَ))
ناپسند، زشت، یکی از احکام خمسه تکلیفی است و آن امری است که ترکش راجح و فعلش مرجوح است مانند نماز در حمام و خریدن گوشت حیواناتی که عادتاً نمی خورند، چون اسب و غیره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
ناپسند، زشت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
Despised
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
méprisé
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
hor görülmüş
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
مکروہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
ถูกดูถูก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
dhihakiwa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
軽蔑された
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
被鄙视的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
מְהַעֲלֵיב
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
경멸받은
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
pogardzany
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
dihina
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
तिरष्कृत
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
disprezzato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
despreciado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
veracht
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
зневажений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
презираемый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
verachtet
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
desprezado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
তিরষ্কৃত
دیکشنری فارسی به بنگالی