جدول جو
جدول جو

معنی کرنلیوس - جستجوی لغت در جدول جو

کرنلیوس
(کُ نِ)
نویسندۀ رومی است در قرن اول قبل از میلاد وی 16 کتاب در احوال اشخاص نامی و کتابی در شرح زندگانی سرداران بزرگ نوشته است. قسمتهایی از این کتب، مانند: تمیستوکل و پادشاهان و دانام با تاریخ ایران قدیم ارتباط دارد. نوشته های این مؤلف درباره وقایع و اشخاص عمیق و معتبر نیست. (از تاریخ ایران باستان تألیف مشیرالدوله پیرنیا ج 1 ص 79)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کُ)
رئیس صدۀ رومانی از قیصریه و اول شخصی بود از بت پرستان که به مسیح گروید. (از قاموس کتاب مقدس). رجوع به قاموس کتاب مقدس شود
لغت نامه دهخدا
(بِ زِ)
یونس یاکوب برزلیوس (1779-1848 میلادی) شیمی دان سوئدی که علامات و فرمولهای شیمیایی را تکمیل کرد. و جدولی از اوزان اتمی تهیه نمود که از لحاظ دقت جالب توجه است. ترکیبات شیمیایی بسیاری را تجزیه و توریوم و سلنیوم و سریوم را کشف کرد. (دایره المعارف فارسی)
لغت نامه دهخدا
(اِ نِ ل لیو)
یکی از مشاهیر حکمای ریاضی است. مولد وی سال 1591 میلادی در شهر لیده از هلند و وفات بسال 1626. گویند قانون انکسار نوررا او کشف کرده و اشتباهاً به دکارت منسوب شده و نیز همین حکیم است که خطی از خطوط نصف النهار را اندازه گرفته جسامت حقیقی کرۀ ارض را معلوم کرد و چندین اثر دائر بعلوم ریاضی در زبان لاتن تألیف کرده است، برگردیدن رنگ از فرط حب یا از خرف یا از بیماری، شیر مکیدن بزغاله مادر را، آزمند گردیدن. نیک آزمند شدن چنانکه نفس او از هیچ چیزبازنمی ماند: اسهب الرجل، بسیارعطا شدن مرد، بسیار کردن سخن را. (منتهی الارب). بسیار گفتن. (زوزنی) (غیاث). بسیارگوئی. اطناب. درحکایت بسیار فراخ شدن: امروز که زمانه درمشایعت و فلک در متابعت رای و رایت خداوند عالم سلطان اعظم... آمده است... آن ظاهرتر که بندگان را در آن به اطنابی و اسهابی حاجت افتد. (کلیله و دمنه). دراطناب ذکر مصیبت این شهاب مضی و اسهاب شرح رزیت این نقاب المعی عمر به سر آوردی. (ترجمه تاریخ یمینی ص 460). از اسهاب و اطناب در این باب مانع آمد. (جهانگشای جوینی) ، مؤلف کشاف اصطلاحات الفنون گوید: نزد اهل معانی اعم از اطناب است. و اسهاب عبارتست از اینکه برای فایده ای یا بدون فایده ای سخن رابه درازا کشانند. و برخی اسهاب و اطناب را مترادف یکدیگر دانسته اند و معنی اسهاب در ضمن بیان معنی لفظ اطناب ذکر خواهد شد ان شأالله تعالی، مبالغه کردن، فراخ گام رفتن و سبقت کردن: اسهب الفرس، در بیابان رفتن. (منتهی الارب). در بیابان فراخ شدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) ، چاه کندن و به آب دست نیافتن، چاه کندن پس بر ریگ یا ریح (باد) رسیدن: اسهبوا، ای حفر وا فهجموا علی الرمل (منتهی الارب) او الریح. (اقرب الموارد) ، چاه کندن پس نارسیدن خیر را. (منتهی الارب) : اسهبوا، ای حفروا فلم یصیبوا خیراً. (اقرب الموارد) ، بسیار عطا کردن، گذاشتن ستور را. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(تْرِ / تِ رِ بِ)
تربلیوس پولیو. نویسندۀ تاریخ قیصران روم که در عهد دیوکلسین میزیسته است. رجوع به ایران در زمان ساسانیان کریستن سن شود
لغت نامه دهخدا
(تِ رَ)
ترانس. رجوع به ترانس و قاموس الاعلام ترکی شود
لغت نامه دهخدا
به رومی ماهی زهرج. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
نام یکی از خانواده های بزرگ طبقۀ پاتریسیوس روم قدیم است که از آن مردان نامی مانند ’مانلیوس کاپیتولینوس’ و دیگران پدید آمده اند، (از اعلام تمدن قدیم فوستل دو کولانژ، ترجمه نصراﷲ فلسفی)
لغت نامه دهخدا
بمعنی کالجوش است، (برهان) (آنندراج) (از شعوری ج 2 ورق 242)، و آن نان ریزه ریزه کرده باشد که با کشک و روغن و مغز گردکان و ادویه گرم جوشانیده خورند و آن را در خراسان اشکنه قروتی گویند، (برهان)، اشکنۀ کشک دار، رجوع به کالجوش شود
لغت نامه دهخدا
ظاهراً از: کرم و لیس. قریه ای است از قرای موصل شبیه به مدینه از اعمال نینوا در شرق دجله با مردم بسیار و بازارها و بازرگانان. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(کِ یَ)
دهی است از دهستان باسک بخش سردشت شهرستان مهاباد، کوهستانی و جنگلی و معتدل است و 249 تن سکنه دارد. از رود خانه زاب کوچک مشروب میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کُ نِ)
مورخ رومی است و از نویسندگان درجۀ اول. در 50 میلادی تولد یافت و در ابتدا به امور دولتی پرداخت، بعد کناره گرفت و به مطالعۀ تاریخ پرداخت. نوشته هایش از شاهکارهای ادبی لاتین بشمار می آید. سالنامه های معروف او حاوی 16 کتاب است و از پاره ای مطالب که درباره رومیان و اشکانیان نگاشته میتوان برای تاریخ ایران استفاده کرد. (از تاریخ ایران باستان ج 1 ص 83)
لغت نامه دهخدا
(کُ نِ)
پوبلیوس کرنلیوس نازیکا. یکی از افراد خانوادۀ سیپیو. مولد او در حدود سال 229 قبل از میلاد وی در بیست وهفت سالگی به مقام کنسولی روم نائل شد و در سال 194 قبل از میلاد پنجاه شهر از بلاد اسپانیا را مطیع روم ساخت. (فرهنگ ترجمه تمدن قدیم ص 467)
لغت نامه دهخدا
(کُ نِ)
پوبلیوس کرنلیوس سیپونازیکا کرکولوم. پسرپوبلیوس نازیکا و او را بعلت خوش قلبی و نیکنهادی کرکولوم لقب داده بودند. وی در سال 162 قبل از میلاد به مقام کنسولی روم رسید و در بسیاری از جنگها که با دشمنان روم کرد فاتح آمد. (فرهنگ ترجمه تمدن قدیم ص 467)
لغت نامه دهخدا
(کُ نِ)
پوبلیوس کرنلیوس سیپی آفریکانوس. یکی از افراد خانوادۀ سیپیو. مولد او 235 قبل از میلاد و وفات در 183 قبل از میلاد سردار رومی. او در جنگهای روم و قرطاجنه (کارتاژ) به فتوحاتی چند نائل آمد و در 202 قبل از میلاد آنیبال را در ’زاما’ واقع در بیست فرسنگی قرطاجنه شکستی سخت داد و از این رو او را لقب آفریکانوس دادند و در آخر از روم او را تبعید کردند و او در منفای خویش بمرد. (فرهنگ ترجمه تمدن قدیم صص 466-467)
لغت نامه دهخدا
(کُ نِ)
پوبلیوس کرنلیوس سیپی. فرمانده سواران روم به روزگار کامیلیوس بسال 395 قبل از میلاد (فرهنگ ترجمه تمدن قدیم ص 466)
لغت نامه دهخدا