رودخانه ای است میان فارس و عراق منشعب از زاینده رود اصفهان که به شوشتر می آید و از آنجا به دریای عمان می ریزد. شادروان و سد قیصر روم بر آن است درشوشتر. (لغت محلی شوشتری خطی). رجوع به کرند شود
رودخانه ای است میان فارس و عراق منشعب از زاینده رود اصفهان که به شوشتر می آید و از آنجا به دریای عمان می ریزد. شادروان و سد قیصر روم بر آن است درشوشتر. (لغت محلی شوشتری خطی). رجوع به کرند شود
اسبی را گویند که رنگ او میان زرد و بور باشد. (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (برهان). کرند. کرنگ. کرن. کرنگه. کرنده. کورنگ. (حاشیۀ برهان چ معین). رجوع به مترادفات کلمه شود، رنگ میان زرد و بور. رنگ بین زرد و سرخ، آنچه برنگ میان زرد و بور و یا میان زرد و سرخ باشد. (از فرهنگ فارسی معین) ، در مجمل اللغه ذیل کلمه ’زقی’ بمعنی جغد آمده است و گوید الزقی، بانگ کردن کرن یعنی جغد
اسبی را گویند که رنگ او میان زرد و بور باشد. (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (برهان). کرند. کرنگ. کرن. کرنگه. کرنده. کورنگ. (حاشیۀ برهان چ معین). رجوع به مترادفات کلمه شود، رنگ میان زرد و بور. رنگ بین زرد و سرخ، آنچه برنگ میان زرد و بور و یا میان زرد و سرخ باشد. (از فرهنگ فارسی معین) ، در مجمل اللغه ذیل کلمه ’زقی’ بمعنی جغد آمده است و گوید الزقی، بانگ کردن کرن یعنی جغد
مخفّف واژه های کدام کس را، چه کس را، هر که را، هر کس را کرایه کرای چیزی (کاری) را کردن: به زحمتش ارزیدن، ارزش آن را داشتن، برای مثال اگرچه گوهر نظمم کرای آن نکند / که من نثار کنم بر جناب حضرت شاه (ابن یمین - ۵۱۳)
مخفّفِ واژه های کدام کس را، چه کس را، هر که را، هر کس را کرایه کرای چیزی (کاری) را کردن: به زحمتش ارزیدن، ارزش آن را داشتن، برای مِثال اگرچه گوهر نظمم کرای آن نکند / که من نثار کنم بر جناب حضرت شاه (ابن یمین - ۵۱۳)
نوعی گیاه از خانواده آرنها که از انواع آن اریصارن یا لوف آذان الفیل یا فیلگوش لوف الجعدرا میتوان نام برد. بندگاه میان ساعد و بازو از طرف بیرون: مرفق، از فنون کشتی گیری در خاک است و آن عبارتست از اینکه کت طرف را گرفته درو میکنند بطوریکه پشت طرف بخاک رسد. نوعی ازآن ایستاده عمل میشود و آنرا (آرنج سر پا) گویند
نوعی گیاه از خانواده آرنها که از انواع آن اریصارن یا لوف آذان الفیل یا فیلگوش لوف الجعدرا میتوان نام برد. بندگاه میان ساعد و بازو از طرف بیرون: مرفق، از فنون کشتی گیری در خاک است و آن عبارتست از اینکه کت طرف را گرفته درو میکنند بطوریکه پشت طرف بخاک رسد. نوعی ازآن ایستاده عمل میشود و آنرا (آرنج سر پا) گویند