گل گندم، گیاهی با ساقه های بلند، شاخه های بسیار، برگ های باریک، گل های سرمه ای رنگ و ریشۀ دراز، ستبر و سرخ رنگ که بیشتر در جاهای آفتابی، کوه ها، تل ها و کشتزارهای گندم می روید و میوۀ آن دارای اثر مسهلی است، قنطوریون
گُلِ گَندُم، گیاهی با ساقه های بلند، شاخه های بسیار، برگ های باریک، گل های سرمه ای رنگ و ریشۀ دراز، ستبر و سرخ رنگ که بیشتر در جاهای آفتابی، کوه ها، تل ها و کشتزارهای گندم می روید و میوۀ آن دارای اثر مسهلی است، قَنطوریون
قپان، نوعی ترازوی بزرگ مخصوص وزن کردن بارهای سنگین، باسکول برای مثال خواهی به شمارش ده و خواهی به گزافه / خواهیش به شاهین ده و خواهی به کرستون (روحانی - شاعران بی دیوان - ۲۹۹)
قپان، نوعی ترازوی بزرگ مخصوص وزن کردن بارهای سنگین، باسکول برای مِثال خواهی به شمارش ده و خواهی به گزافه / خواهیش به شاهین ده و خواهی به کرستون (روحانی - شاعران بی دیوان - ۲۹۹)
دوایی است بسیار تلخ و آن را قنطوریون دقیق خوانند. زهر مجموع گزندگان را نافع است. (آنندراج) (برهان). گیاهی دوایی که قنطوریون گویند. (ناظم الاطباء). رجوع به قنطوریون شود
دوایی است بسیار تلخ و آن را قنطوریون دقیق خوانند. زهر مجموع گزندگان را نافع است. (آنندراج) (برهان). گیاهی دوایی که قنطوریون گویند. (ناظم الاطباء). رجوع به قنطوریون شود
دختر منلاس و هلنا. (فوستل دوکولانژ). تنها دختر منلاس و هلن بود. در قدیمترین افسانه ها چنانکه در اودیسه بچشم میخورد چنین روایت شده است که منلاس او را غیاباً نامزد نئوپتولم پسر آشیل کرد و در مراجعت به لاسدمون جشنی برای این همسری گرفت. این همسری با جنگ معروف تروآ ارتباط داشته است زیرا منلاس برای پیروزی در جنگ تروآ نیازمند کمک نئوپتولم بود. و در نتیجۀ این ازدواج میان ’اورست’ نامزد پیشین هرمیون و نئوپتولم رقابتی پدید آمد و سرانجام نئوپتولم به دست شورشیان ’دلف’ و به تحریک رقیب خود کشته شد و هرمیون به همسری ’اورست’ در آمد و پسری به نام تیسامنون به دنیا آورد. (از فرهنگ اساطیر یونان و رم، پیر گریمال، ترجمه بهمنش صص 416- 417)
دختر منلاس و هلنا. (فوستل دوکولانژ). تنها دختر منلاس و هلن بود. در قدیمترین افسانه ها چنانکه در اودیسه بچشم میخورد چنین روایت شده است که منلاس او را غیاباً نامزد نئوپتولم پسر آشیل کرد و در مراجعت به لاسدمون جشنی برای این همسری گرفت. این همسری با جنگ معروف تروآ ارتباط داشته است زیرا منلاس برای پیروزی در جنگ تروآ نیازمند کمک نئوپتولم بود. و در نتیجۀ این ازدواج میان ’اورست’ نامزد پیشین هرمیون و نئوپتولم رقابتی پدید آمد و سرانجام نئوپتولم به دست شورشیان ’دلف’ و به تحریک رقیب خود کشته شد و هرمیون به همسری ’اورست’ در آمد و پسری به نام تیسامنون به دنیا آورد. (از فرهنگ اساطیر یونان و رم، پیر گریمال، ترجمه بهمنش صص 416- 417)
اهل واسط را گویند. (از معجم البلدان). باشندگان واسط. (منتهی الارب). اهل واسط. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). لان الحجاج لمّا بناه کتب الی عبدالملک: انی اتخذت مدینه فی کرش من الارض بین الجبل و المصرین و سمیتها بواسط. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به کرش و معجم البلدان ذیل کرش شود
اهل واسط را گویند. (از معجم البلدان). باشندگان واسط. (منتهی الارب). اهل واسط. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). لان الحجاج لمّا بناه کتب الی عبدالملک: انی اتخذت مدینه فی کرش من الارض بین الجبل و المصرین و سمیتها بواسط. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به کرش و معجم البلدان ذیل کرش شود
کپان بود یعنی قپان که چیزی سنجند. (فرهنگ اسدی). قپان و آن ترازومانندی است که چیزها بدان وزن کنند و به همین معنی لفظ کرستوان هم بنظر آمده است. (برهان). ترازوی بزرگ که آن را کپان گویند و قپان معرب آن است و قرسطون معرب کرستون است. (انجمن آرا). قپان و ترازوی یک پله. (ناظم الاطباء) : خواهی به شمارش ده و خواهی به گزافه خواهیش به شاهین زن و خواهی به کرستون. زرین کتاب (از فرهنگ اسدی)
کپان بود یعنی قپان که چیزی سنجند. (فرهنگ اسدی). قپان و آن ترازومانندی است که چیزها بدان وزن کنند و به همین معنی لفظ کرستوان هم بنظر آمده است. (برهان). ترازوی بزرگ که آن را کپان گویند و قپان معرب آن است و قرسطون معرب کرستون است. (انجمن آرا). قپان و ترازوی یک پله. (ناظم الاطباء) : خواهی به شمارش ده و خواهی به گزافه خواهیش به شاهین زن و خواهی به کرستون. زرین کتاب (از فرهنگ اسدی)
یکی از توانگران آتن و از جملۀ شاگردان سقراط بود و چون سقراط را به نوشیدن شوکران محکوم ساختند، وسایل فرار وی را فراهم ساخت، لکن سقراطبه رعایت و حفظ احترام قوانین به فرار تن درنداد
یکی از توانگران آتن و از جملۀ شاگردان سقراط بود و چون سقراط را به نوشیدن شوکران محکوم ساختند، وسایل فرار وی را فراهم ساخت، لکن سقراطبه رعایت و حفظ احترام قوانین به فرار تن درنداد
سنگی است در زمین روم که هرچند آنرا بشکنند مخمس شکسته شود. (برهان). سنگی سفید است مخطط بازرق و در شکل مخمس باشد و چندانک بشکنند پارهای او مخمس افتد، بروم بیشتر باشد. (نزهه القلوب)
سنگی است در زمین روم که هرچند آنرا بشکنند مخمس شکسته شود. (برهان). سنگی سفید است مخطط بازرق و در شکل مخمس باشد و چندانک بشکنند پارهای او مخمس افتد، بروم بیشتر باشد. (نزهه القلوب)
به لغت یونانی نوعی از سنگ یشب باشد و بهترین آن سبزرنگ است. گویند اگر بر بازو بندند از صاعقه ایمن باشند. (برهان) (آنندراج). حجر الیشف است. (تحفۀ حکیم مؤمن). نوعی از حجر یشف است. (فهرست مخزن الادویه)
به لغت یونانی نوعی از سنگ یشب باشد و بهترین آن سبزرنگ است. گویند اگر بر بازو بندند از صاعقه ایمن باشند. (برهان) (آنندراج). حجر الیشف است. (تحفۀ حکیم مؤمن). نوعی از حجر یشف است. (فهرست مخزن الادویه)