- کرز
- آلبالو از گیاهان تازی گشته کاردان ویژکار کاری، نژاده از واژگان دو پهلو، ناتوان، چرغ چرخ ازپرندگان، پرنده یکساله آلبالو زمینی که به جهت سبز کاشتن یا زراعت دیگر هموار کنند و کناره های آنرا بلند سازند
معنی کرز - جستجوی لغت در جدول جو
- کرز ((کُ))
- کرزه، زمینی که به جهت سبزی کاشتن یا زراعت دیگر هموار کنند و کناره های آن را بلند سازند
- کرز ((کَ رَ))
- آلبالو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آلبالو
مرز
گرزمان، عرش، فلک نهم بالای همۀ افلاک که آن را محیط بر عالم ماده می دانستند، در روایات دینی جایی فراتر از همۀ آسمان ها، فلک المحیط، چرخ برین، چرخ اکبر، فلک الافلاک، چرخ اثیر، چرخ اطلس، سپهران سپهر، طارم اعلیٰ، آسمان، سپهر، بالاترین مرحلۀ بهشت، بهشت برین
گیلابند آلولک هلار از گیاهان (گویش گیلکی)
غار گیلاس
کاکنج از گیاهان کاکنج
گوی، گویال
تمرین
دوختن جامه بصورتی که بی نهایت بهم نزدیک و چسبیده باشد، شکاف دوخته باشند
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
قد و قامت، نام یکی از دو برادری که به یاری اردشیر بابکان پادشاه ساسانی برخاستند و او را به خانه خودبردند
شیوه، روش
برنج
زراعت، کشاورزی، ارتفاع نقطه از سطح
حس، آواز نرم، صوت خفی
دیوار عمود از آهن یا نقره زمین بایر سال قحط
هوبره حباری
اندازه کردن، تقدیر، تخمین، تقدیر کردن، تخمین کردن آنچه بدان گردن بندند آنچه بدان گردن بندند
مهره
خشک و سخت گردیدن، گرسنگی
آنچه زنان بخود بر گیرند شافه حمول. -1 آنچه از پشم یا ابریشم یا ماهوت که به جهت ناهمواریهای بافت یا بافت مخصوص روی تار و پود جامه و مانند آن ایستد پرزه برزج خمل خواب، کرک که بر به و هلوو مانند آن و برگ بعض میوه ها باشد، پرهای ریز کوتاه که بر بعض میوه ها باشد، پرهای ریز کوتاه که بر بعض مرغان (چون مرغابی) روید، لیقه دوات، خاکستر نرم و سبک که بر روی آتش نشیند. یا پرز معده
تند و خشمگین، زورمند
غم، غصه، اندوه، مشقت
شادی، نشاط، عیش و طرب، برای مثال با کروز و خرمی آهو به دشت / می خرامد چون کسی کاو مست گشت (رودکی - ۵۳۴)
تعویذ، پناهگاه، جای امن
فروتنی، افتادگی، تواضع
دکمه، گوی گریبان، چاک پیراهن
بچۀ چهارپا به ویژه الاغ یا اسب
ویژگی دندان فرسوده و کرم خورده