مسلمانی که مرقد شهدای کربلا را زیارت کرده است، کنایه از عنوان برخی روستاییان سالخورده، تهیه شده در کربلا، از مردم کربلا، مربوط به کربلا، نوعی پارچه با دو خط عریض سفید و سیاه
مسلمانی که مرقد شهدای کربلا را زیارت کرده است، کنایه از عنوان برخی روستاییان سالخورده، تهیه شده در کربلا، از مردم کربلا، مربوط به کربلا، نوعی پارچه با دو خط عریض سفید و سیاه
هندی. از علماء است او راست: نهرالمصائب. این کتاب در مناقب امام علی و دو فرزندش حسن و حسین است و شروحی به لغت هندی بر آن نوشته شده و در لکنهو به سال 1887م. به طبع رسیده است. (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1483)
هندی. از علماء است او راست: نهرالمصائب. این کتاب در مناقب امام علی و دو فرزندش حسن و حسین است و شروحی به لغت هندی بر آن نوشته شده و در لکنهو به سال 1887م. به طبع رسیده است. (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1483)
دهی است از دهستان پایین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد. کوهپایه، سردسیر و سکنۀ آن 112 تن است. صنایع دستی زنان آنجاقالیچه بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان پایین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد. کوهپایه، سردسیر و سکنۀ آن 112 تن است. صنایع دستی زنان آنجاقالیچه بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
کربلاء: دفتر پیش آر و بخوان حال آنک شهره ازاو شد به جهان کربلاش. ناصرخسرو. هین مرو گستاخ در دشت بلا هین مران کورانه اندر کربلا. مولوی. گفت دانم کز تجوع وز خلا جمع آمد رنجتان زین کربلا. مولوی. یارب به نسل طاهر اولاد فاطمه یارب به خون پاک شهیدان کربلا. سعدی. تا زائر کربلای عشق تو شدم از داغ همیشه کربلائی پوشم. ملاطغرا (از آنندراج). رجوع به کربلاء شود
کربلاء: دفتر پیش آر و بخوان حال آنک شهره ازاو شد به جهان کربلاش. ناصرخسرو. هین مرو گستاخ در دشت بلا هین مران کورانه اندر کربلا. مولوی. گفت دانم کز تجوع وز خلا جمع آمد رنجتان زین کربلا. مولوی. یارب به نسل طاهر اولاد فاطمه یارب به خون پاک شهیدان کربلا. سعدی. تا زائر کربلای عشق تو شدم از داغ همیشه کربلائی پوشم. ملاطغرا (از آنندراج). رجوع به کربلاء شود
کربلا. اعجمی و معرب است. (المعرب جوالیقی ص 191). موضعی است که حسین بن علی رضی اﷲ تعالی عنهما در آنجا کشته شد. (منتهی الارب). مشهد امام حسین صلوات اﷲ علیه و ظاهراً این لفظ در اصل کرب بلا بوده باشد باء اول را حذف کرده اند چرا که چون دو کلمه را ترکیب دهند و آخر کلمه اول و اول کلمه آخر از یک جنس باشند، آخر کلمه اول راحذف کنند. (آنندراج). موضعی است در طرف بریه از کوفه که حسین بن علی رضی اﷲ عنه در آنجا کشته شد. (از معجم البلدان). شهری است بزرگ به عراق و مرکز استان کربلا بین حله و دیوانیه، نزدیک به سی وپنج هزار تن جمعیت دارد. مشهد امام حسین بن علی بن ابیطالب (ع) امام سوم شیعیان اثناعشری بدان شهر است. رجوع به کربلا شود
کربلا. اعجمی و معرب است. (المعرب جوالیقی ص 191). موضعی است که حسین بن علی رضی اﷲ تعالی عنهما در آنجا کشته شد. (منتهی الارب). مشهد امام حسین صلوات اﷲ علیه و ظاهراً این لفظ در اصل کرب بلا بوده باشد باء اول را حذف کرده اند چرا که چون دو کلمه را ترکیب دهند و آخر کلمه اول و اول کلمه آخر از یک جنس باشند، آخر کلمه اول راحذف کنند. (آنندراج). موضعی است در طرف بریه از کوفه که حسین بن علی رضی اﷲ عنه در آنجا کشته شد. (از معجم البلدان). شهری است بزرگ به عراق و مرکز استان کربلا بین حله و دیوانیه، نزدیک به سی وپنج هزار تن جمعیت دارد. مشهد امام حسین بن علی بن ابیطالب (ع) امام سوم شیعیان اثناعشری بدان شهر است. رجوع به کربلا شود
دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه. سکنۀ آن 90 تن. آب از چشمه سار تأمین میشود. محصول عمده غلات و نخود و بزرک و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه. سکنۀ آن 90 تن. آب از چشمه سار تأمین میشود. محصول عمده غلات و نخود و بزرک و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
از بلوکات ولایت نیشابور خراسان، عده قراء 86، مساحت 20 فرسخ مربع، مرکز جمبزجوق. حد شمالی اردوغش. حد شرقی طاغنکوه. حد جنوبی کوه و حد غربی سرولایت میباشد. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 193)
از بلوکات ولایت نیشابور خراسان، عده قراء 86، مساحت 20 فرسخ مربع، مرکز جمبزجوق. حد شمالی اَردوغش. حد شرقی طاغنکوه. حد جنوبی کوه و حد غربی سرولایت میباشد. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 193)
منسوب به کربلا اهل کربلا از مردم کربلا، کسی که بزیارت کربلا رفته باشد و لو یک بار، عنوانی که روستا ییان و عامه را دهند، ساخته و پر داخته کربلا، نوعی پارچه (منسوب بکربلا) بطرح محرمات که دارا دو خط عریض سیاه و سفید است: (گشت یک شب در میان وصل سهی بالای ما کربلا یی شد لباس تیره بختیها ما) (واعظ قزوینی)
منسوب به کربلا اهل کربلا از مردم کربلا، کسی که بزیارت کربلا رفته باشد و لو یک بار، عنوانی که روستا ییان و عامه را دهند، ساخته و پر داخته کربلا، نوعی پارچه (منسوب بکربلا) بطرح محرمات که دارا دو خط عریض سیاه و سفید است: (گشت یک شب در میان وصل سهی بالای ما کربلا یی شد لباس تیره بختیها ما) (واعظ قزوینی)