مسلمانی که مرقد شهدای کربلا را زیارت کرده است، کنایه از عنوان برخی روستاییان سالخورده، تهیه شده در کربلا، از مردم کربلا، مربوط به کربلا، نوعی پارچه با دو خط عریض سفید و سیاه
منسوب به کربلا اهل کربلا از مردم کربلا، کسی که بزیارت کربلا رفته باشد و لو یک بار، عنوانی که روستا ییان و عامه را دهند، ساخته و پر داخته کربلا، نوعی پارچه (منسوب بکربلا) بطرح محرمات که دارا دو خط عریض سیاه و سفید است: (گشت یک شب در میان وصل سهی بالای ما کربلا یی شد لباس تیره بختیها ما) (واعظ قزوینی)
دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه. سکنۀ آن 90 تن. آب از چشمه سار تأمین میشود. محصول عمده غلات و نخود و بزرک و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
منسوب به کهربا. (ناظم الاطباء) ، به رنگ کهربا. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : چهره از بیم کهربایی گشته. (ظفرنامه از امثال و حکم ص 1476) ، (اصطلاح فیزیک) مغناطیسی. (فرهنگ فارسی معین)