جدول جو
جدول جو

معنی کدوئین - جستجوی لغت در جدول جو

کدوئین(کَ)
منسوب به کدو. از کدو:
نی پاره ای بدست و سواری کنم بر او
چون طفل کو بر اسب کدوئین سوار کرد.
خاقانی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کازئین
تصویر کازئین
پروتئین اصلی شیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هروئین
تصویر هروئین
گردی سفید رنگ، بی بو، تلخ و اعتیادآور از مشتقات مرفین، که از مرفین و کوکائین قوی تر و کشنده تر است و استعمال آن اثر آنی و شدید تخدیری در انسان تولید می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کدامین
تصویر کدامین
کدام، کلمۀ استفهام برای پرسش در مورد انتخاب بین دو یا چند چیز، چه کسی؟، چه چیزی؟، برای مثال در صدر خواجه عرض کدامین جفا کنم / شرح نیازمندی خود یا ملال تو؟ (حافظ - ۸۱۶)
فرهنگ فارسی عمید
الکلوئیدی که در برگ چای و دانۀ قهوه وجود دارد و محرک سیستم عصبی مرکزی است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کدئین
تصویر کدئین
الکالوئیدی سفید یا بی رنگ، ضد درد و ضد سرفه که از تریاک به دست می آید
فرهنگ فارسی عمید
(هَِ رُ)
یا دی آستیل مرفین گرد سفید بی بو و تلخ مزه ای است که در آب بسیار کم حل می شود و معمولاً در طب کلریدرات آن را به کار میبرند که در آب قابل حل است. این دارو از راه تزریق جلدی پس از یک یا دو دقیقه و از راه معده پس از 20 تا 30 دقیقه جذب می شود. سمیت هروئین از مرفین بیشتر است و معمولاً مقدار استعمال آن از 5 تا ده میلیگرم است. حداکثر استعمال آن در موارد طبی یک سانتیگرم در هر بار و در هر 24 ساعت دو سانتی گرم تعیین شده است. هروئین بسرعت معتاد می کند و اعتیادش از مرفین سخت تر است و اگر معتاد را از استعمال آن محروم کنند فعالیت تنفسی و دوران دم او نقصان می یابد و حالات تنفسی شدیدی که گاه خطرناک است دست میدهد و در خلال آن حالات استعمال هروئین بکلی بی اثر است و تزریق مرفین میتواند مفید باشد. برای درمان اعتیاد هروئین مرفین تجویز میشود تا بتدریج اعتیاد تبدیل به اعتیاد به مرفین شود و آنگاه آن را درمان کنند. تأثیر هروئین برای تسکین درد مثل مرفین است و برای نفس تنگی و سرفه بهتر ازمرفین مؤثر واقع می شود. (از کتاب داروشناسی ج 1)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
جمع واژۀ مدیان. (متن اللغه). رجوع به مدیان شود
لغت نامه دهخدا
(نَ دِهْ)
ده کوچکی است از دهستان مسکون بخش جبال بارز شهرستان بم با 80 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
دهی است از بخش ابرقوی شهرستان یزد، در 3هزارگزی جنوب ابرقو و 3هزارگزی جادۀ ابرقو به فخرآباد، در جلگۀ معتدل هوائی واقع است و 457 تن سکنه دارد. آبش از قنات تأمین می شود. محصولش غلات و شغل مردمش زراعت و قالی بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(کُ)
دختر منگو تیموربن هلاکو که به عقد اتابک جلال الدین سیورغتمش درآمد و در سال 693 هجری قمری که سیورغتمش به دست پادشاه خاتون کشته شد. وی کرمان را محاصره و فتح کرد و پادشاه خاتون را به انتقام قتل شوهر کشت و بتخت سلطنت نشست تا 792 هجری قمری در شیراز حکومت داشت. تاریخ وفات او معلوم نیست. (از تاریخ مغول صص 406-410). رجوع به تاریخ عصر حافظ ج 1 و تاریخ گزیده شود
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان خرقان غربی بخش آوج شهرستان قزوین. کوهستانی و سردسیر است و 112 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(کُ ءِ)
ولایتی بسیار محدود در مکانی که امروز بهتان (بحتان) و جزیره ابن عمر گویند. این ولایت را در قدیم قردو میگفته اند و مورخان یونانی کردوئن خوانده اند. در آن ولایت سه شهر بر روی دجله بود به نامهای ساریسا، ساتلکا، پینکا (فینک). (از کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او ص 90)
لغت نامه دهخدا
دهی است از بخش شهریار، شهرستان تهران. جلگه ای، معتدل. سکنه 248 تن. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ص 174)
لغت نامه دهخدا
(فِ)
الکالوئیدی است که از برگ و دانۀ قهوه بدست می آید و در برگ چای هم وجود دارد. (گیاه شناسی حسین گل گلاب ص 108) (کارآموزی داروسازی ص 249). مادۀ داروئی که از برگ و دانۀ قهوه و برگ چای گرفته میشود
لغت نامه دهخدا
(قِدْ دَ)
موضعی است به بلاد روم. (منتهی الارب) (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(بَ)
حاکم نشین ناحیۀ ’دوردونی’ اروندیسمان ’برژراس’. سکنه 420 تن. صومعه ای بزرگ و باشکوه دارد
لغت نامه دهخدا
(کِ)
دهی از دهستان کاغذکنان است که در شهرستان هروآباد واقع است و 139 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کُ دِ)
جوهر مسکن افیون. یکی از آلکالوئیدهایی است که از تریاک به دست می آورند و دارای خواصی شبیه مرفین و فرمولش نیز شبیه فرمول مرفین است با این تفاوت که یک CH2 اضافه دارد بنابراین فرمول آن را می توان بصورت ’C18H21NO3’ نوشت. کدئین بصورت بلورهای ریزی متبلور می شود ودر آب کاملاً محلول است و چون سمش کمتر از مرفین است در تداوی بجای مرفین با اطمینان بیشتر مصرف می شود وتمام خواص مرفین را دارد. (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کودئین
تصویر کودئین
جوهر افیون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلودین
تصویر کلودین
فرانسوی سریشم پنبه
فرهنگ لغت هوشیار
یکی از آلکالوئید هایی است که از تریاک بدست میاورند و دارای خواص شبیه مرفین است کدئین بصورت بلور های ریزی متبلور میشود و در آب کام محلول است و چون مقدار سمیتش کمتر از مرفین است در تداوی بجای مرفین با اطمینان بیشتر مصرف میشود و تمام خواص مرفین را دارد جوهر مسکن افیون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کافئین
تصویر کافئین
جوهر قهوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کدامین
تصویر کدامین
از ادات پرسش است و تردید را رساند کدامی کدام یک: (در پیش شاه عرض کدامین جفا کنم شرح نیاز مندی خود یا مل تو ک) (حافظ) توضیح: (کدامین {همیشه مقدم بر اسم آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کورئین
تصویر کورئین
فرانسوی مهانله (مهانول مهانل تریاک خالص را گویند)
فرهنگ لغت هوشیار
گرد سفید و بی بو و تلخ مزه ایست که در آب بسیار کم حل میشود و معمولاً در طب کلریدرات آنرا بکار میبرند که در آب قابل حل است، یکی از مواد مخدر خطرناک
فرهنگ لغت هوشیار
((هِ))
گرد سفید رنگی است از مشتقات مرفین ولی از مرفین و کوکایین قوی تر و کشنده تر که اعتیادآور است
فرهنگ فارسی معین
((فِ))
آلکالوئیدی به فرمول 2 O 4 N 1 H 8 C که در برگ و دانه قهوه و چای و گیاه ماته و گیاه کلااکومیناتا موجود است. کافئین مقوی قلب و مدر است و در ضعف قلب و بیماری های عفونی (تیفوئید ذات الریه) مصرف می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کدیمین
تصویر کدیمین
((کَ دُِ یَ))
دسترنج، زور بازو
فرهنگ فارسی معین
((کُ دِ))
یکی از آلکائیدهایی است که از تریاک به دست آورند و دارای خواصی شبیه مرفین است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کدامین
تصویر کدامین
((کُ))
از صفت های پرسشی به معنای کدام، کدامیک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تدوین
تصویر تدوین
فراهم آوری، گردآوری، فراهم کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
کدام، کدامی، کدامیک
فرهنگ واژه مترادف متضاد
قرار داشتن چیزی در جایی، وجود داشتن، در بستر افتادن –
فرهنگ گویش مازندرانی
موجود بودن، قرار داشتن چیزی در جایی
فرهنگ گویش مازندرانی