جدول جو
جدول جو

معنی کد - جستجوی لغت در جدول جو

کد
رنج و سختی بردن در کار، کوشش در طلب رزق
کد یمین: کنایه از دسترنج
تصویری از کد
تصویر کد
فرهنگ فارسی عمید
کد
خانه
پسوند متصل به واژه به معنای منزل مثلاً کدخدا
تصویری از کد
تصویر کد
فرهنگ فارسی عمید
کد
(رُ)
رنجانیدن کسی را. (منتهی الارب). رنجانیدن. (تاج المصادر بیهقی) ، خواستن از کسی کد کاری را. (منتهی الارب). خواهش کردن از کسی کوشش در کاری را. (ناظم الاطباء) ، کشیدن چیزی را جامد باشد یا سائل. (منتهی الارب). کشیدن چیزی و کندن به دست خود خواه جامد باشد آن چیز یا روان. (از ناظم الاطباء) ، اشارت کردن با انگشت. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، رنج و ستهیدن در خواهانی چیزی. الحاح کردن در طلب و خواهانی چیزی. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، شدت و سختی در کار. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). اشتداد در عمل. (از اقرب الموارد) ، در تعب ومشقت انداختن کسی را. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، در رنج و تعب و سختی در کار واقع شدن. (از ناظم الاطباء) :
تا مدد گیرد ازوهر صورتی
از کمال و از جمال و قدرتی
باز بی صورت چو پنهان کرد رو
آمدند از بهر کد در رنگ و بو.
مولوی.
، شانه کردن سر را. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) ، کوفتن زمین را به پای خود پس کوبیده شدن. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
کد
(زَ / زِ)
خانه باشد و به عربی بیت خوانند. (برهان). خانه و آن را کت نیز گویند چه در پارسی تا با دال مبدل می شود. (آنندراج) (انجمن آرای ناصری) :
کدخدایی همه غم و هوس است
کد رها کن ترا خدای بس است.
سنائی.
، ده. (غیاث اللغات). و رجوع به کدخدا و کدبانو و کدواده و کدیور و نظایر آن و کلمه کت شود، تخت. (آنندراج) (انجمن آرای ناصری). رجوع به کت شود، بمعنی نخست و اول هم آمده است. (برهان). نخست و اول. (ناظم الاطباء). اما ظاهراً همان تخت است که به اشتباه نخست خوانده شده است
به لغت ژند و پاژند کس باشد و عربان شخص گویند. (برهان)
لغت نامه دهخدا
کد
خانه، ده سختی بردن در کار و کوشش
تصویری از کد
تصویر کد
فرهنگ لغت هوشیار
کد
((کَ))
خانه
تصویری از کد
تصویر کد
فرهنگ فارسی معین
کد
((کَ دّ))
کوشش کردن، رنج بردن در کار
تصویری از کد
تصویر کد
فرهنگ فارسی معین
کد
((کُ))
علایم اختیاری به منظور اختصار، شناسه، رمز (واژه فرهنگستان)
تصویری از کد
تصویر کد
فرهنگ فارسی معین
کد
راز، شماره
تصویری از کد
تصویر کد
فرهنگ واژه فارسی سره
کد
رنج، زحمت، عنا، مرارت، مشقت، خانه، سرا
فرهنگ واژه مترادف متضاد
کد
شفرةً
تصویری از کد
تصویر کد
دیکشنری فارسی به عربی
کد
Code
تصویری از کد
تصویر کد
دیکشنری فارسی به انگلیسی
کد
code
تصویری از کد
تصویر کد
دیکشنری فارسی به فرانسوی
کد
код
تصویری از کد
تصویر کد
دیکشنری فارسی به اوکراینی
کد
รหัส
تصویری از کد
تصویر کد
دیکشنری فارسی به تایلندی
کد
código
تصویری از کد
تصویر کد
دیکشنری فارسی به پرتغالی
کد
Code
تصویری از کد
تصویر کد
دیکشنری فارسی به آلمانی
کد
kod
تصویری از کد
تصویر کد
دیکشنری فارسی به لهستانی
کد
کوڈ
تصویری از کد
تصویر کد
دیکشنری فارسی به اردو
کد
কোড
تصویری از کد
تصویر کد
دیکشنری فارسی به بنگالی
کد
kod
تصویری از کد
تصویر کد
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
کد
msimbo
تصویری از کد
تصویر کد
دیکشنری فارسی به سواحیلی
کد
código
تصویری از کد
تصویر کد
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
کد
コード
تصویری از کد
تصویر کد
دیکشنری فارسی به ژاپنی
کد
代码
تصویری از کد
تصویر کد
دیکشنری فارسی به چینی
کد
קוד
تصویری از کد
تصویر کد
دیکشنری فارسی به عبری
کد
코드
تصویری از کد
تصویر کد
دیکشنری فارسی به کره ای
کد
kode
تصویری از کد
تصویر کد
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
کد
код
تصویری از کد
تصویر کد
دیکشنری فارسی به روسی
کد
code
تصویری از کد
تصویر کد
دیکشنری فارسی به هلندی
کد
codice
تصویری از کد
تصویر کد
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
کد
कोड
تصویری از کد
تصویر کد
دیکشنری فارسی به هندی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کدمان
تصویر کدمان
(پسرانه)
نام اصلی داریوش پادشاه هخامنشی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کدورت
تصویر کدورت
دلگیری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کدبان
تصویر کدبان
آقا
فرهنگ واژه فارسی سره