جدول جو
جدول جو

معنی کتیر - جستجوی لغت در جدول جو

کتیر
زمین شوره، شوره زار، سراب، برای مثال چون زمین کتیر کاو از دور / همچو آب آید و نباشد آب (منطقی - شاعران بی دیوان - ۲۰۰)
تصویری از کتیر
تصویر کتیر
فرهنگ فارسی عمید
کتیر(کَ / کُ)
سراب یعنی زمین شورستان که سپید نماید و در او نبات رسته نبود و از دور مانند آب نماید. (حاشیۀ فرهنگ اسدی نخجوانی). سرآب (فرهنگ جهانگیری). شوره زمینی باشد که در صحراها از دور مانند آب نماید. (برهان). سرآب و به بای موحده است مرادف کویر نه به تاء. (فرهنگ رشیدی). سرآب و شوره زمینی که از دور آب نماید. (ناظم الاطباء) :
چون زمین کتیر کو از دور
همچوآب آید و نباشد آب.
منطقی.
در نظر آمد جهان مثل کتیر
می رود عمر گرامی همچو تیر.
حکیم فرزدق (از فرهنگ جهانگیری).
، زمین شوره. (برهان). زمین شوره و بی ثمر. (ناظم الاطباء). کتیم. رجوع به کتیم شود، نوعی از قماش. (برهان) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
کتیر((کَ تِ))
شوره زار
تصویری از کتیر
تصویر کتیر
فرهنگ فارسی معین
کتیر
لب بالا و پایین، نام دهکده ای در ناحیه ی کلارستاق تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کبیر
تصویر کبیر
بزرگ، مفرد واژۀ کبار و کبراء، در علوم ادبی در علم عروض از بحور شعر بر وزن «مفعولات مفعولات مستفعلن»
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کئیر
تصویر کئیر
کهیر، عارضه ای که به سبب آلرژی نسبت به بعضی مواد غذایی، سرم های تزریقی یا داروها به طور ناگهانی به صورت برآمدگی های سرخ رنگ و خارش دار در پوست بدن ظاهر می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کهیر
تصویر کهیر
عارضه ای که به سبب آلرژی نسبت به بعضی مواد غذایی، سرم های تزریقی یا داروها به طور ناگهانی به صورت برآمدگی های سرخ رنگ و خارش دار در پوست بدن ظاهر می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کتیم
تصویر کتیم
نهفته، پنهان، مشکی که آب از آن تراوش نکند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ستیر
تصویر ستیر
مستور، پوشیده، برای مثال ور درآید محرمی دور از گزند / برگشایند آن ستیران روی بند (مولوی - ۱۳۱)، عفیف، پاک دامن، پارسا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کویر
تصویر کویر
زمین شوره زار، سراب، شیر ژیان
فرهنگ فارسی عمید
شیرۀ خشک شدۀ گون که از شکاف ساقه های آن به دست می آید و مصرف دارویی و صنعتی دارد
فرهنگ فارسی عمید
(کَ رَ / رِ)
کتیراء. کثیراء. کتیرا. زولزده. (ناظم الاطباء). صمغ درخت قتاد است و آن بوته ای باشد خاردار که شتر نخورد مگر سالی که باران کمتر بارد. (برهان). صمغ درخت قتاده است و آن بوته ای است خاردار که شتر آن را نخورد مگر در نهایت گرسنگی و ناچاری. (آنندراج) :
اشتر گرسنه کتیره خورد
کی شکوهد ز خار خیره خورد.
رودکی.
و رجوع به کتیرا شود
لغت نامه دهخدا
(کَ)
کتیراء. کثیراء. (منتهی الارب) (بحر الجواهر). کتیره. (بحرالجواهر). صمغ قتاد است یا رطوبتی که از بیخ نوعی از درخت که به کوه بیروت و لبنان روید حاصل شود. (منتهی الارب). صمغ قتاد است که برنگهای سفید و زرد است وسفید آن نیکوتر است. (بحر الجواهر). صمغ مانندی غیرمحلول در آب که از بوتۀ قتاد گیرند و زولزده نیز گویند و آن بوته ای است که شتر آن را می خورد. (ناظم الاطباء). نوعی از صمغ است که از بعضی درختان جاری شود و شیئی است سفید یا زرد یا گندمگون و آن را طعمی نیست و از درخت جاری شده در جای خود منجمد گردد و چون در آب افتد باد کرده لعاب لزجی از آن بوجود آید. (قاموس کتاب مقدس). صمغی است که از برخی گونه های گون که معمولاً به نام گون کتیرا خوانده می شود. حاصل می گردد. برای تحصیل کتیرا، گون را تیغ زنند (تمام گونه های گون دارای کتیرا می باشد ولی گونه های پر صمغ آن را انتخاب می کنند و تیغ می زنند و همین را گون کتیرا می نامند). کتیرا یکی از اقلام صادراتی مهم کشور ماست. کتیرا در گرمای صد درجه پانزده درصد آب خود را از دست می دهد. خاکستر حاصل از آن چهار درصد است و شامل کربنات دوشو و فسفاتها و غیره است. کتیرا در آب حل نمی شود ولی بصورت لعاب چسبنده ای در می آید. اگر مقداری از کتیرا پس از قرار گرفتن در آب زیر میکرسکپ مطالعه گردد سلولهای تغییر شکل یافته ای با جدارهای ضخیم در آن تشخیص داده می شود. در مرکز این سلولها دانه های نشاسته بصورت ذرات کوچک و گرد یابه اشکال دیگر دیده می شود. از هیدرولیز کتیرا دو قسمت محلول و غیر محلول نتیجه می شود. قسمت محلول آن به نام تراگاکانتین موسوم است و عبارت از یک اسید اورونیک متصل به چند ملکول آرابینوز می باشد و قسمت غیر محلول آن باسورین نامیده می شود که منحصراً شامل اسید گالاکتورونیک متصل بقندهای گالاکتوز و گزیلوز می باشد. بعلاوه قندهای آزاد و مشتقات متوکسیل نیز در آن یافت می شود. کتیرا فاقد هرگونه اثر درمانی است. مع هذا چون دارویی امولسیون دهنده است برای معلق نگه داشتن پودرهای دارویی غیر محلول از آن استفاده می کنند و نیز در تهیۀ قرصهای بوم دوتلو و بی کربنات دو سود و کلرات دو پتاسیم و کلریدرات دوکاکوئین و غیره از آن استفاده می شود. در صنعت، کتیرا در نساجی و ساختن چسب و کاغذسازی و کفاشی وغیره مصرف می گردد. در اکثر نقاط ایران خصوصاً در مشهد و سبزوار و سلطان آباد و تربت حیدریه و کرمان و ملایر و کردستان و شیراز کتیرا بدست می آید. رنگهای کتیرا عبارتند از سفید و زرد و قهوه یی کم رنگ و قهوه یی پررنگ. صمغ کتیرا تا اندازه ای شفاف و بیمزه و لزج است. سه نوع کتیرا در بازار معروف است: کتیرای ورقی، کتیرای مفتولی و کتیرای معمولی. (فرهنگ فارسی معین).
- کتیرای بیضاء، یکی از گونه های گون که از آن کتیرا گیرند. (فرهنگ فارسی معین).
- کتیرای معمولی، بشکل لوله و مدور می باشد و در نتیجه صدماتی که تصادفاً به ساقۀ بوته وارد آید حاصل می شود. این کتیرا طالب زیاد ندارد. (از فرهنگ فارسی معین).
- کتیرای مفتولی، این گونه کتیرا با فرو بردن میخ یا سیخی در ساقۀ بوته حاصل می شود. (از فرهنگ فارسی معین).
- کتیرای ورقی، این نوع کتیرا از تیغ زدن ساقه بدست می آید. قسمت اعظم محصول کتیرای ایران از این نوع است. (از فرهنگ فارسی معین). رجوع به کتیره شود
لغت نامه دهخدا
فرانسوی چشم چک یکی از گونه های درخت کبر که در شمال ایران فراوان است. به دارو های مخصوص معالجه بیماریها چشم که معمولا بصورت مایع و قطره تجویز میشوند اطلاق میگردد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کبیر
تصویر کبیر
بزرگ، کلان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کسیر
تصویر کسیر
شکسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کتگر
تصویر کتگر
کسی که کت سازد، درود گر نجار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کتیب
تصویر کتیب
ممال کتاب بنگرید به کتاب - و - دوخته، مشک سر بسته کتاب: (ز بهر حفظ حیات آنچه باید م ز کفاف ز بهر کسب کمال آنچه شایدم ز کتیب) (انوری)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کتیت
تصویر کتیت
آوای جوش جوش دیگ، زفت (بخیل)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کتیع
تصویر کتیع
مرد مگریز، فرومایه، هام (تمام) رسا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کتیف
تصویر کتیف
رزه، شمشیر، آهستگی در رفتار
فرهنگ لغت هوشیار
شتر خاموش شتری که بانگ نکند، کمان بی درز پارسی تازی گشته کتیم مشک یا خیکی که از آن نتراود مشکی که آب از آن تراوش کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کثیر
تصویر کثیر
بسیار، وافر، مقابل قلیل
فرهنگ لغت هوشیار
بر گرفته از} کتل {انگلیسی غوری غوری بزرگ ظرف مسین دارا لوله و دسته دار که در آن آب و مایعات دیگر ریزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عتیر
تصویر عتیر
آماده، تنومند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قتیر
تصویر قتیر
آغاز پیری، سر میخ زره
فرهنگ لغت هوشیار
صمغی است که از برخی گونه های گون که معمو بنام گون کتیرا یا علف کتیرا خوانده میشوند حاصل میگردد. برای تحصیل کتیرا معمو گون را تیغ میزنند (تمام گونه های گون دارا صمغ کتیرا میباشد ولی گونه های پر صمغ آنرا معمو انتخاب میکنند و تیغ میزنند و همین ها را بنام گون کتیرا مینامند)، کتیرا یکی از اقم صادراتی مهم کشور ما است. کتیرا در گرمای 100 درجه 15 درصد آب خود را از دست میدهد. خاکستر حاصل از آن 4 درصد است و شامل کربنات دوشو و فسفاتها و غیره است. کتیرا در آب حل نمیشود ولی بصورت لعاب چسبنده ای در میاید. اگر مقدار از کتیرا پس از قرار گرفتن در آب زیر میکرو سکوپ مطالعه گردد سلولها تغییر شکل یافته ای با جدار های ضخیم در آن تشخیص داده میشود. در مرکز این سلولها دانه های نشاسته بصورت ذرات کوچک و گرد یا با شکال دیگر دیده میشود. از هیدرو لیز کتیرا دو قسمت محلول و غیر محلول نتیجه میشود. قسمت محلول آن بنام تراگا کانتین موسوم است و عبارت از یک اسید اورونیک متصل به چند مولکول آرابینوز میباشد و قسمت غیر محلول آن باسورین نامیده میشود که منحصرا شامل اسید گا کتورو نیک متصل بقند های گاکتوز گزیلوز میباشد. بعوه قند های آزاد و مشتقات متوکسیل نیز در آن یافت میشود. کتیرا فاقد هر گونه اثر درمانی است مع هذا چون دارو یی امولسیون دهنده است برای معلق نگهداشتن پودر های دارو یی غیر محلول از آن استفاده میکنند و نیز در تهیه قرصها بم دو تلو و بیکر بنات دو سود و کلرات دو پتاسیم و کلرید رات دو کوکائین و غیره از آن استفاده میشود. در صنعت کتیرا در نساجی و ساختن چسب و کاغذ سازی و کفاشی و غیره مصرف میگردد. در اکثر نقاط ایران خصوصا مشهد و سبزوار و سلطان آباد و تربت حیدر یه و کرمان و میر و کردستان و شیراز کتیرا بدست میاید. رنگها مختلف کتیرا عبارتند از سفید و زرد و قهوه یی کم رنگ و قهوه یی پر رنگ. صمغ کتیرا تا اندازه ای شفاف و بیمزه و لزج است. سه نوع کتیرا در بازار معروف است: کتیرا ورقی کتیرا مفتولی کتیرا معمولی. کتیرا ورقی از تیغ زدن ساقه بدست میاید. کتیرا مفتولی با فرو بردن میخ یا سیخی در ساقه بوته حاصل میشود و باخره کتیرا معمولی که طالب زیاد ندارد بشکل لوله و مدور میباشد و در نتیجه صدماتی که تصادفا بساقه بوته وارد آید حاصل میشود. قسمت اعظم محصول کتیرا ایران کتیرا ورقی است. یا کتیرا بیضا. یکی از گونه های گون که از آن کتیرا گیرند
فرهنگ لغت هوشیار
شیره ای است که از گیاه خارداری بنام گون گرفته و آنرا با تیغ زدن ساقه های گیاه بدست می آورند و بیشتر در نساجی و پارچه بافی و کاغذ سازی و ساختن چسب بکار می رود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ستیر
تصویر ستیر
پوشیده، مستور سیر، 61 مثقال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ختیر
تصویر ختیر
ترفند کار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پتیر
تصویر پتیر
رزمه و بقچه ای که جامه در آن نهند
فرهنگ لغت هوشیار
((کَ))
صمغی است در مغز ساقه گون که چون در آخر بهار آن را ببرند با فشار از ساقه بیرون می آید. این ماده بیشتر در نساجی و پارچه بافی و کاغذسازی و ساختن چسب به کار می رود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کثیر
تصویر کثیر
بزرگ، گسترده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کبیر
تصویر کبیر
بزرگ
فرهنگ واژه فارسی سره
دیدن کتیرا به خواب، دلیل آن که به قدر آن مال از بخیلی بستاند. محمد بن سیرین
دیدن کتیرا در خواب بر سه وجه است. اول: فضله مال. دوم: نفع اندک. سوم: کاری خیر با منفعت..
فرهنگ جامع تعبیر خواب