جدول جو
جدول جو

معنی کبلانی - جستجوی لغت در جدول جو

کبلانی
(کَ)
منسوب است به کبلان که نام اجدادی است. (سمعانی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از طولانی
تصویر طولانی
دراز، بلند، کشیده، برای مثال با چنین کوتهی عمر بیان نتوان کرد / قصۀ طول امل را که سخن طولانی ا ست (سلیم - لغتنامه - طول امل)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کلانی
تصویر کلانی
کلان بودن، بزرگ بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سبحانی
تصویر سبحانی
الهی، ربانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عبرانی
تصویر عبرانی
عبری، زبانی از شاخۀ زبان های سامی که میان یهودیان رایج است، خطی که این زبان با آن نوشته می شود، هر یک از افراد قوم یهود، یهودی
فرهنگ فارسی عمید
(حُ بُ نی ی)
نسبت ابوخلیس یونس بن میسره بن خلیس حبلانی است که از اهل شام بود. گویند ابوعبدالله نیز کنیت داشت. وی از ام الدرداء روایت کرده است و اوزاعی از او. (سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(سَ بَ نی ی)
منسوب به سبل: رجل سبلانی، مرد درازبروت. (منتهی الارب) ، منسوب به سبلان کوه
لغت نامه دهخدا
(کَ)
در تداول عامه مخفف کربلائی. (یادداشت مؤلف). آنکه به کربلا سفر کرده باشد. کبلای. رجوع به کربلایی شود
لغت نامه دهخدا
(کَ)
گندگی و تناوری. (ناظم الاطباء). بزرگی و سطبری. (آنندراج). درشتی. ضخمی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). عظم. (منتهی الارب). بزرگ بودن:
یکی کاروان اشتر گشن دادش
هر اشتر بسان کهی از کلانی.
منوچهری.
، بزرگی و بزرگواری. (ناظم الاطباء) ، قد و قامت. (ناظم الاطباء). و رجوع به اشتینگاس شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از جیلانی
تصویر جیلانی
پارسی تازی گشته گیلانی گردناک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کسلانی
تصویر کسلانی
در تازی نیامده ناتوانی سستی نا توانی سستی کاهلی: (چون دید مرا گفت دارا سر مهمانی گفتم که بلی دارم بی سستی و کسلانی) (سنائی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
دیر، دراز دور و دراز رخته دراز طویل، دیر. ممتد، دراز
فرهنگ لغت هوشیار
یهودی مرد، زبان یهودی عبری یهودی جمع عبرانیون عبرانیین، زبان یهود عبری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سبحانی
تصویر سبحانی
خدایی الهی ربانی خدایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلبانی
تصویر بلبانی
سه چنگی سازنده بلبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلانی
تصویر کلانی
کلان بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کبلای
تصویر کبلای
کرب یی: کبی جعفر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ربذانی
تصویر ربذانی
یاوه باف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سبحانی
تصویر سبحانی
((سُ))
الهی، خدایی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
دراز، طویل، دیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عبرانی
تصویر عبرانی
((ع ِ))
عبری، یهودی، زبان یهود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
دراز
فرهنگ واژه فارسی سره
احتشام، بزرگی، عظمت، کبریا، مهتری
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
Longwinded
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
long et ennuyeux
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
largo y tedioso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
लंबा और उबाऊ
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
langdradig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
растянутый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
lungo e noioso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
longo e cansativo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
rozwlekły
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
занудний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
langatmig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
panjang dan membosankan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی