امر کردن باشد به شخصی که، چشم از من مگردان و با من باش، و به این معنی کایینه با دو یاء حطی هم به نظر آمده است. (برهان) ، چشم بود، گویند کاینه بدو دار، یعنی چشم از او بر مگردان (یادداشت مؤلف). ظاهراً مصحف کابنه است و (ببای موحده) نیز قافیۀ هر آینه و آینه تواند بود لیکن ازشعری منسوب به نظامی عروضی برمی آید که آن را به معنی چشم خانه به کار برده اند. (از یادداشتهای مؤلف)
امر کردن باشد به شخصی که، چشم از من مگردان و با من باش، و به این معنی کایینه با دو یاء حطی هم به نظر آمده است. (برهان) ، چشم بود، گویند کاینه بدو دار، یعنی چشم از او بر مگردان (یادداشت مؤلف). ظاهراً مصحف کابنه است و (ببای موحده) نیز قافیۀ هر آینه و آینه تواند بود لیکن ازشعری منسوب به نظامی عروضی برمی آید که آن را به معنی چشم خانه به کار برده اند. (از یادداشتهای مؤلف)
دهی است از بخش عقیلی شهرستان شوشتر که دارای 500 تن سکنه، آب آن از کارون و محصول عمده اش غله و برنج است، ساکنان از طایفۀ بختیاری هستند، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از بخش عقیلی شهرستان شوشتر که دارای 500 تن سکنه، آب آن از کارون و محصول عمده اش غله و برنج است، ساکنان از طایفۀ بختیاری هستند، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از بخش سلوانا از شهرستان ارومیه، دارای 120تن سکنه. آب آن از نهر جوجه کمر و چشمه و محصول عمده اش غله و توتون است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از بخش سلوانا از شهرستان ارومیه، دارای 120تن سکنه. آب آن از نهر جوجه کمر و چشمه و محصول عمده اش غله و توتون است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
ازقانونگزاران بزرگ روم بود که در زمان آدریانوس در آسیای صغیر تولد یافت و مجموع قوانین وی از آثار گرانبهای روم قدیم است، (ترجمه تمدن قدیم فوستل دوکولانژ)، و نیز رجوع به ایران باستان پیرنیا ص 2386 شود
ازقانونگزاران بزرگ روم بود که در زمان آدریانوس در آسیای صغیر تولد یافت و مجموع قوانین وی از آثار گرانبهای روم قدیم است، (ترجمه تمدن قدیم فوستل دوکولانژ)، و نیز رجوع به ایران باستان پیرنیا ص 2386 شود
مخفف که این (که + این) : همی گفت کاین رسم گهبذ نهاد از این دل بگردان که بس بد نهاد. ابوشکور. چنین گفت کاین پادشاهی مراست بر این بر شما پاک یزدان گواست. فردوسی. گمانند کاین بیشه پرخون شود ز دشمن زمین رود جیحون شود. فردوسی. به دژخیم فرمود کاین را بکوی ز دار اندرآویز و برتاب روی. فردوسی. گشاد از گوش با صد عذرچون نوش شفاعت کرد کاین بستان و بفروش. نظامی. کاین ده ویران بگذاری به ما نیز چنین چند سپاری به ما. نظامی
مخفف که این (که + این) : همی گفت کاین رسم گهبذ نهاد از این دل بگردان که بس بد نهاد. ابوشکور. چنین گفت کاین پادشاهی مراست بر این بر شما پاک یزدان گواست. فردوسی. گمانند کاین بیشه پرخون شود ز دشمن زمین رود جیحون شود. فردوسی. به دژخیم فرمود کاین را بکوی ز دار اندرآویز و برتاب روی. فردوسی. گشاد از گوش با صد عذرچون نوش شفاعت کرد کاین بستان و بفروش. نظامی. کاین ده ویران بگذاری به ما نیز چنین چند سپاری به ما. نظامی
از خطبای مشهور روم بود که چند بار به مقام تریبونوس نائل شد و به طرفداری طبقات پست با پاتریسیوس ها مخالفت کرد و در سال 121 میلادی در شورشی به قتل رسید، (ترجمه تمدن قدیم فوستل دوکولانژ)
از خطبای مشهور روم بود که چند بار به مقام تریبونوس نائل شد و به طرفداری طبقات پست با پاتریسیوس ها مخالفت کرد و در سال 121 میلادی در شورشی به قتل رسید، (ترجمه تمدن قدیم فوستل دوکولانژ)