- کامیون
خودرو بزرگ مخصوص حمل و نقل با قسمتی برای حمل بار که ثابت است
معنی کامیون - جستجوی لغت در جدول جو
- کامیون (یُ)
اتومبیل بزرگ بارکشی. این لفظ فرانسوی است. (فرهنگ نظام)
- کامیون
اتومبیل بزرگ بارکشی
- کامیون
اتومبیل بزرگ که برای حمل و نقل بار به کار می رود
- کامیون
باری
- کامیون
اتومبیل، تریلی، خودرو، کامانکار، ماشین، موتور
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شیرپنیر، گیاهی خودرو با ساقۀ راست، برگ های نوک تیز و گل های کوچک زرد، علف شیر، علف پنیر
تکۀ کوچکی از پارچه، پنبه یا اسفنج که برای جلوگیری از خون ریزی یا جذب ترشحات، داخل حفره های بدن فرو می کنند
بالا رفتن، بر بالا رفتن، بر زبر چیزی شدن، بر باد دادن خرمن که کاه از دانه جدا شود، باد دان، دانه پاشیدن و تخم افشاندن
(نْیْ دُ رُ)
لغت نامه دهخدا
کوهی است در جنوب مقدونیه که سرزمین مزبور را از تسالی یونان جدا میکرده است. (ایران باستان ج 2 ص 1190)
به هندی باقلای هندی است که به هندی کهلو نامند، (فهرست مخزن الادویه)، تخم رازیانه که در عربی شمره گویند، (شعوری ج 2 ص 252)
ریشه خولنجان، (ناظم الاطباء)
محلی است در فارس که طایفۀ بهارلو در آنجا سکونت میکردند، (جغرافیای غرب ایران ص 181)
(بُ)
لغت نامه دهخدا
ژوزف... عضو کنوانسیون بود در مونت پلیه بدنیا آمد (1820-1756 یا 1754 میلادی). وی در سال 1793 دفتر عمومی قرضۀدولتی را ابداع کرد و در تبعیدگاه بروکسل درگذشت
ژول... برادر پل کامبون که در پاریس بدنیا آمد (1935-1845 میلادی). از سال 1907 تا 1914 سفیر دولت فرانسه در برلین بود و به عضویت آکادمی فرانسه انتخاب شد
پل... سیاستمدار فرانسوی که در پاریس بدنیا آمد (1924-1843 میلادی) وی از سال 1898 تا 1920 سفیر فرانسه در لندن بود
ژول... برادر پل کامبون که در پاریس بدنیا آمد (1935-1845 میلادی). از سال 1907 تا 1914 سفیر دولت فرانسه در برلین بود و به عضویت آکادمی فرانسه انتخاب شد
پل... سیاستمدار فرانسوی که در پاریس بدنیا آمد (1924-1843 میلادی) وی از سال 1898 تا 1920 سفیر فرانسه در لندن بود
(اُمْ می یو)
لغت نامه دهخدا
جمع واژۀ امّی ّ در حالت رفع. (از ناظم الاطباء). نانویسندگان. (ترجمان جرجانی مهذب عادل بن علی) : و منهم امیون لایعلمون الکتاب الا امانی. (قرآن 78/2). و رجوع به امی شود
(مُشَ / شِ رَ کَ دَ)
لغت نامه دهخدا
خواستن و آرزو کردن. (ناظم الاطباء). خواهش نمودن. (آنندراج) ، رغبت داشتن. (ناظم الاطباء) :
چو شاهی به کامی بکاهد روان
خرد گردد اندر میان ناتوان.
فردوسی
چو شاهی به کامی بکاهد روان
خرد گردد اندر میان ناتوان.
فردوسی
جورج. استاد زبانهای خاوری در دانشگاه شیکاگو که کتاب ’تاریخ باستانی ایران’ مؤلف به سال 1935 میلادی از اوست. (حاشیۀ ص 16 کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او)
فرانسوی بار کش کامیون کوچک (معمو ظرفیت آن از 5، 1 تن متجاوز نیست)
از توابع دهستان بندپی بابل