جدول جو
جدول جو

معنی کامپش - جستجوی لغت در جدول جو

کامپش
(پُ فُ یُ)
بندر و شهری است در مکزیک بکنار خلیج مکزیک 31300 تن سکنه دارد. چوبهائی که در رنگرزی از آنها استفاده میشود در آنجا بعمل می آید
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پُ)
یا کامبو و کانبو. شهر کوچکی است به حدود اسپانیا و قلعۀ موتا در این شهر بوده است. (الحلل السندسیه)
لغت نامه دهخدا
(پِ)
پتروس. عالم تشریح و طبیعی دان هلندی (1722- 1789 میلادی). وی نخستین کسی است که درجۀ هوش را از روی گشادی و تنگی زاویۀ چهره ای تعیین کرده است
لغت نامه دهخدا
(مِ)
اسم مصدر از کامیدن. بکام بودن. در عیش و ناز و تنعم بسر بردن:
نه دل بگرفت رامین را ز رامش
نه ویسه سیرگشت از ناز و کامش.
(ویس و رامین).
ز داد او همه مردم بکامش
نشسته روز و شب با عیش و رامش.
(ویس و رامین)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کامش
تصویر کامش
اراده
فرهنگ واژه فارسی سره