- کاموا
نخی که از پشم یا کرک می ریسند و به وسیلۀ میل با آن معمولاً لباس های زمستانی می بافند
معنی کاموا - جستجوی لغت در جدول جو
- کاموا(کامْ)
نخهای سست پشمین یا پنبه ای که زنان با قلاب بدان جامه بافند. (یادداشت مؤلف). ظاهراً از کلمه کانوس انگلیسی که آنهم از کلمه کانابیس لاتینی مأخوذ است گرفته شده و بسبب قرب مخرج تلفظ نون و میم در زبان فارسی کاموا و کانوا هر دو بکار میرود. (از فرهنگ نظام) (وبستر)
- کاموا
نخهای سست پشمین یا پنبه ای که زنان با قلاب یا میل بدان جامه بافند
- کاموا
کانوا، نوعی نخ که از کرک یا ابریشم می ریسند و با آن لباس زمستانی می بافند، کاموا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کسی که به مراد و مقصود خود رسیده، کسی که به کام دل زندگی کند، کامیاب، خوشبخت
فرانسوی پشمریسه کرکریسه قسمی نخ که از ابریشم یا کرک ریسند و بدان لباسهای زمستانی مانند بلوز ژاکت و غیره بافند
کسی که بمراد و مقصود رسیده آنکه بکام دل زندگی کند کامیاب مقابل نا کام: (نا کسان پیشگاه و کامروا فاضن دور مانده وین عجب است) (جامع الحکمتین)، عیاش
Consummately, Fully, Absolutely, Completely, Perfectly, Totally, Utterly, Wholly
באופן מוחלט , באופן מוחלט , באופן מוחלט , במלואו , באופן מושלם , לחלוטין , לחלוטין , באופן מלא
সম্পূর্ণভাবে , পুরোপুরি , পুরোপুরি , সম্পূর্ণরূপে , সম্পূর্ণরূপে , সম্পূর্ণভাবে
อย่างสมบูรณ์ , อย่างสมบูรณ์ , อย่างสมบูรณ์ , อย่างสมบูรณ์ , อย่างสมบูรณ์แบบ , อย่างสมบูรณ์ , อย่างสมบูรณ์ , อย่างสมบูรณ์
assolutamente, completamente, perfettamente, totalmente, interamente
