دهی است از دهستان پایین ولایت بخش حومه شهرستان تربت حیدریه، واقع در 21 هزارگزی تربت حیدریه و 8 هزارگزی باختر شوسۀ عمومی تربت حیدریه به رشخوار. در جلگه قرار گرفته و هوایش معتدل و دارای 20 تن سکنه است. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولش غلات و پنبه و شغل مردم کشاورزی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9) ، طرفدار سیاستی که مبتنی بر بسط نفوذ و قدرت اقتصادی و سیاسی کشور خویش بر کشورهای دیگر است. رجوع به امپریالیسم شود
دهی است از دهستان پایین ولایت بخش حومه شهرستان تربت حیدریه، واقع در 21 هزارگزی تربت حیدریه و 8 هزارگزی باختر شوسۀ عمومی تربت حیدریه به رشخوار. در جلگه قرار گرفته و هوایش معتدل و دارای 20 تن سکنه است. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولش غلات و پنبه و شغل مردم کشاورزی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9) ، طرفدار سیاستی که مبتنی بر بسط نفوذ و قدرت اقتصادی و سیاسی کشور خویش بر کشورهای دیگر است. رجوع به امپریالیسم شود
آن ترزمارکیزدو. نویسندۀ کتبی در امر تعلیم و تربیت. مولد پاریس. (1647-1733 میلادی). خانه وی محفل مشهور ادبی بود ژان. وکیل پارلمان انگلیسی و ماژور ژنرال و لیوتنان کرمول. وی سرانجام علیه پارلمان قیام کرد. (1619-1683م.) ژان هانری. فیلسوف وریاضی دان فرانسوی. مولد مول هوز. (1777-1728 میلادی)
آن ترزمارکیزدو. نویسندۀ کتبی در امر تعلیم و تربیت. مولد پاریس. (1647-1733 میلادی). خانه وی محفل مشهور ادبی بود ژان. وکیل پارلمان انگلیسی و ماژور ژنرال و لیوتنان کرمول. وی سرانجام علیه پارلمان قیام کرد. (1619-1683م.) ژان هانری. فیلسوف وریاضی دان فرانسوی. مولد مول هوز. (1777-1728 میلادی)
کافور، ماده ای است که از درخت کافور گرفته میشود و برای تقویت قلب و مراکز عصبی به کار میرود، بطور طبیعی از چین و ژاپن و فورمز بدست می آید واز آن در نگهداری منسوجات استفاده میشود و مصرف دارویی هم دارد، امروزه کافور مصنوعی را از جوهر تربانتین درست میکنند، رجوع به کافور در این لغت نامه شود، و رجوع به ص 160 کارآموزی داروسازی دکتر جنیدی شود
کافور، ماده ای است که از درخت کافور گرفته میشود و برای تقویت قلب و مراکز عصبی به کار میرود، بطور طبیعی از چین و ژاپن و فورمز بدست می آید واز آن در نگهداری منسوجات استفاده میشود و مصرف دارویی هم دارد، امروزه کافور مصنوعی را از جوهر تربانتین درست میکنند، رجوع به کافور در این لغت نامه شود، و رجوع به ص 160 کارآموزی داروسازی دکتر جنیدی شود
لقب جد اسحاق بن ابراهیم بن کامجر المروزی الکامجری معروف به اسحاق بن ابی اسرائیل و لقب پسر او محمد بن اسحاق بن ابراهیم بن کامجرالکامجری است که ساکن بغداد بودو در 239 ه. ق. وفات یافت. (لباب الانساب ج 2 ص 23)
لقب جد اسحاق بن ابراهیم بن کامجر المروزی الکامجری معروف به اسحاق بن ابی اسرائیل و لقب پسر او محمد بن اسحاق بن ابراهیم بن کامجرالکامجری است که ساکن بغداد بودو در 239 هَ. ق. وفات یافت. (لباب الانساب ج 2 ص 23)
آنکه زود امور را فیصل کند و کاری را بانجام رساند. احوذی. (منتهی الارب). قضی. ماضی فی الامور، برهم زن کار. (آنندراج) : از دو کونم قطع سودا کرد و در خونم نشاند هست تیغ غمزهایت کاربر هم کارساز. مخلص کاشی (از آنندراج)
آنکه زود امور را فیصل کند و کاری را بانجام رساند. احوذی. (منتهی الارب). قضی. ماضی فی الامور، برهم زن کار. (آنندراج) : از دو کونم قطع سودا کرد و در خونم نشاند هست تیغ غمزهایت کاربر هم کارساز. مخلص کاشی (از آنندراج)
نام رودخانه ای است از فرانسه و بلژیک که از ایالت ایسن سرچشمه گرفته پس از آنکه لاندرسی و مبوژ را مشروب میکند به رودخانه مز در نامور می پیوندد، طول این رودخانه 190 کیلومتر است، محل پیروزی انگلیسیها بر آلمانی ها در نوامبر 1918 میلادی است
نام رودخانه ای است از فرانسه و بلژیک که از ایالت ایسن سرچشمه گرفته پس از آنکه لاندرسی و مبوژ را مشروب میکند به رودخانه مز در نامور می پیوندد، طول این رودخانه 190 کیلومتر است، محل پیروزی انگلیسیها بر آلمانی ها در نوامبر 1918 میلادی است
صلح، نام عهدنامۀ صلح (3 آوریل 1559) که پس از شش جنگ که بین خاندان فرانسه و اطریش درگرفت برقرار شد. آلبرماله نویسد: بموجب معاهدۀ مذکور که پادشاه اسپانیا و فرانسه و انگلیس و امپراطور آلمان در آن شرکت جستند شاه فرانسه (هانری دویم) از ادعای خود که بر ایطالیا داشت چشم پوشید و دیگر جز قلعه ای چند در دامنۀ کوههای آلپ چیزی را مالک نبود ولیکن در قسمت شمال سه شهر مس و تول و وردن را برای خود نگاهداشت. انگلیسیها نیز بندر کاله را به او واگذاشتد. اما پادشاه اسپانیا هم در عوض ناپل و میلان را بتصرف خویش درآورد و جانشینان وی آن دو ناحیه را صدو پنجاه سال در دست داشتند و هم بموجب صلح کاتوکامبرزی برای بقای صلح و آشتی فیلیپ دویم دختر هانری دویم را بزنی گرفت و هنگام عروسی در پاریس بساط عیش و سرور بسیار چیده شد و در جشنی ازجشن های نظامی که هانری هم در آن شرکت داشت نیزۀ حریفش شکست و یک پاره چوب بچشمش خورد و شاه فرانسه چندروز بعد از این جراحت که یافت درگذشت. (تاریخ قرون جدید تألیف آلبرماله ترجمه سید فخرالدین شادمان ص 93- 94)
صلح، نام عهدنامۀ صلح (3 آوریل 1559) که پس از شش جنگ که بین خاندان فرانسه و اطریش درگرفت برقرار شد. آلبرماله نویسد: بموجب معاهدۀ مذکور که پادشاه اسپانیا و فرانسه و انگلیس و امپراطور آلمان در آن شرکت جستند شاه فرانسه (هانری دویم) از ادعای خود که بر ایطالیا داشت چشم پوشید و دیگر جز قلعه ای چند در دامنۀ کوههای آلپ چیزی را مالک نبود ولیکن در قسمت شمال سه شهر مس و تول و وردن را برای خود نگاهداشت. انگلیسیها نیز بندر کاله را به او واگذاشتد. اما پادشاه اسپانیا هم در عوض ناپل و میلان را بتصرف خویش درآورد و جانشینان وی آن دو ناحیه را صدو پنجاه سال در دست داشتند و هم بموجب صلح کاتوکامبرزی برای بقای صلح و آشتی فیلیپ دویم دختر هانری دویم را بزنی گرفت و هنگام عروسی در پاریس بساط عیش و سرور بسیار چیده شد و در جشنی ازجشن های نظامی که هانری هم در آن شرکت داشت نیزۀ حریفش شکست و یک پاره چوب بچشمش خورد و شاه فرانسه چندروز بعد از این جراحت که یافت درگذشت. (تاریخ قرون جدید تألیف آلبرماله ترجمه سید فخرالدین شادمان ص 93- 94)
کامیاب و فیروزمند. بهره مند و بختیار. (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). کامیاب. کامروا. (شعوری ج 2 ص 238) : بسکه با لطف و کرم شد نامور در جهان نبود نظیرش کامور. میرنظمی (از آنندراج). در فرهنگ ناظم الاطباء معنی موافق آرزو، بر حسب میل نیز دارد، اما ظاهراً استوار نیست و کاموری باید بدین معنی باشد. رجوع بکاموری شود
کامیاب و فیروزمند. بهره مند و بختیار. (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). کامیاب. کامروا. (شعوری ج 2 ص 238) : بسکه با لطف و کرم شد نامور در جهان نبود نظیرش کامور. میرنظمی (از آنندراج). در فرهنگ ناظم الاطباء معنی موافق آرزو، بر حسب میل نیز دارد، اما ظاهراً استوار نیست و کاموری باید بدین معنی باشد. رجوع بکاموری شود
فرانسوی از لاتینی کامبریایی اولین دوره از ادوار پنجگانه دوران اول زمین شناسی که ته نشست هایش قدیمی ترین طبقات این دوران را تشکیل میدهد و رسوباتش بشتر از جنس شیست و کوآرتزیت آهک و دج (ماسه سنگ) میباشد که با فسیلهای فرامی نی فرها و اسفنجها و مرجانها و تری لوبیت ها مشخص است. وجه تسمیه این دوره بمناسبت نام قدیمی سرزمین گال (قسمتی از جزیره بریتانیا کبیر) که بنام کامبریا موسوم بوده میباشد. ته نشست های این دوره اول دفعه در سال 1835 میدی وسیله سد گویک انگلیسی شناخته شده است
فرانسوی از لاتینی کامبریایی اولین دوره از ادوار پنجگانه دوران اول زمین شناسی که ته نشست هایش قدیمی ترین طبقات این دوران را تشکیل میدهد و رسوباتش بشتر از جنس شیست و کوآرتزیت آهک و دج (ماسه سنگ) میباشد که با فسیلهای فرامی نی فرها و اسفنجها و مرجانها و تری لوبیت ها مشخص است. وجه تسمیه این دوره بمناسبت نام قدیمی سرزمین گال (قسمتی از جزیره بریتانیا کبیر) که بنام کامبریا موسوم بوده میباشد. ته نشست های این دوره اول دفعه در سال 1835 میدی وسیله سد گویک انگلیسی شناخته شده است