جدول جو
جدول جو

معنی کاربر

کاربر
آنکه زود امور را فیصل کند و کاری را بانجام رساند. احوذی. (منتهی الارب). قضی. ماضی فی الامور، برهم زن کار. (آنندراج) :
از دو کونم قطع سودا کرد و در خونم نشاند
هست تیغ غمزهایت کاربر هم کارساز.
مخلص کاشی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا