جدول جو
جدول جو

معنی کالینکوس - جستجوی لغت در جدول جو

کالینکوس
اسم دیگر رقّه و یا رفقه است و آن شهری است واقع در جزیره قدیم (سرزمین بین دجله و فرات در شمال بغداد) . (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جالینوس
تصویر جالینوس
(پسرانه)
نام پزشکی یونانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از جالینوس
تصویر جالینوس
از الحان سی گانۀ باربد، برای مثال بلبل همی سراید چون باربد / قالوس و قفل رومی و جالینوس (عنصری - ۳۳۷)
فرهنگ فارسی عمید
رستنیی باشد که آن را شاه تره گویند و در دواها به کار برند، خوردن آن حکه و جرب را نافع است، (از برهان) (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(کْلی / کِ)
سردار سپاهیان اجیر مصری است که بهنگام حملۀ اردشیر سوم به مصر در نتیجۀ شجاعت لشکر ایران و سپاهیان مزدور یونانی، کشته شد و پنج هزار تن از لشکریان اواز دم شمشیر گذشتند. (از ایران باستان ج 2 ص 1175)
لغت نامه دهخدا
گالین، گالنوس یا جالینوس، صاحب انجمن آرا آرد: نام حکیمی که در حکمت طبیعی مشهور بوده:
ای تو افلاطون و جالینوس ما،
مولوی،
جالینوس معرب آن است و غالینوس بزبان یونانی بمعنی غذای اول است که شیر باشد و وجه تسمیۀ آن اینکه چنانکه اطفال بشیر تربیت می یابند مردم نیز از آن حکیم تربیت می یافتند - انتهی، و صاحب رشیدی و آنندراج نیز این مطالب را تکرار کرده اند، و رجوع به جالینوس شود
لغت نامه دهخدا
نام حکیم هندی که جزو ملتزمین اسکندر به ایران آمد و در پارس ناخوش شد و بنا به سنتی که بین حکمای هند بود که ناخوشی بدن را بد میدانستند اقدام بخودکشی کرد، از قرار نوشته های آریان خودکشی این حکیم هندی زمانی که اسکندر در تخت جمشید بود روی داد، اسکندر با اصرار بسیار، حکیم مزبور را راضی کرد جزوملتزمین او گردد و او را به ایران آورد، آریان گوید: که او در پارس ناخوش شد و چون نمیخواست، قواعد پرهیز را رعایت کند، از اسکندر خواست مانع نشود که او باستقبال مرگ رود پیش از آنکه سوانحی او را بترک عادات اولیه مجبور دارد، اسکندر در بادی امر راضی نمیشد ولی بعد چون دید که کالانوس مصر و مبرم است از ترس اینکه مبادا طور دیگر خود را بکشد خواهش او را پذیرفت، آریان وصف سوختن او را چنین کند: اسبی از ایلخی اسکندر آوردند که کالانوس بر آن نشیند ولی او از شدت ضعف نتوانست این کار کند و آن را به لی زی ماخوس که یکی از مریدانش بود داد، بعد او را به تخت روانی نشاندند و این اشیاء را با او حرکت دادند، عطریاتی برای پاشیدن بشعله های آتش، یک دست لباس ارغوانی جامهایی از زرو سیم و قالیهای گرانبها، این کبکبه را دسته هایی ازپیاده و سوار مشایعت کردند، اشیاء را برده بودند که در آتش افکنند ولی کالانوس آنها را با قالی ها در میان نظار تقسیم کرد بعد او با طمأنینه و وقار به طرف خرمن هیزم رفت و در حضور تمامی سپاه ببالای آن برآمد پس از آن هیزم را آتش زدند و با وجود اینکه شعله ها او را از هر طرف احاطه کردند حکیم هندی همچنان که خوابیده بود حرکتی نکرد، (از ایران باستان ج 2 ص 1877)
لغت نامه دهخدا
برگه هایی که در زیر کاسۀ گل جمع میشوند و کاسۀ ثانوی گل را تشکیل میدهند: در زیر کاسۀ بعضی از نباتات مانند میخک و پنیرک و توت فرنگی برگه ها و یا قطعات سبزرنگ دیگری بنام کالیکول دیده میشود و کاسۀ گل را مضاعف میسازد، (از گیاه شناسی ثابتی ص 410 و 446)
لغت نامه دهخدا
مارک آنتوان، آهنگساز فرانسوی که بسال 1634 در شهر پاریس متولد و به سال 1704 وفات یافت. وی شاگرد کاریسیمی و در سبک پیرو آهنگسازان ایتالیایی و رقیب لولی استاد موسیقی کلیسای کوچک ژزوئیت ها و سنت شاپل بودو از وی آثاری از نوع موسیقی مذهبی و یک اپرا موسوم به مده بجا مانده است
گوستاو آهنگساز فرانسوی که به سال 1860 میلادی در قصبۀ دیوز تولد و به سال 1956 وفات یافت. وی مصنف درام غنائی بنام لوئیز و سوئیت آن موسوم به ژولین و سوئیتهای ارکستر معروف به تأثرات ایتالیا میباشد
لغت نامه دهخدا
رجوع به طلینا شود، (دزی ج 2 ص 19)
لغت نامه دهخدا
شهر و بندری است در مدرس هند که در خلیج اومان واقع است، امروزه کوزیکود گویند و 126000 تن سکنه دارد، نام این شهر بر روی پارچه های پنبه ای گذاشته شده است، و اولین بندری است که واسکو د گاما در سال 1498 بدانجا رسید
لغت نامه دهخدا
نام دژی است در روم:
دژی بود با لشکر و بوق و کوس
کجا خواندندیش قالینیوس،
فردوسی
لغت نامه دهخدا
بمعنی کالجوش است، (برهان) (آنندراج) (از شعوری ج 2 ورق 242)، و آن نان ریزه ریزه کرده باشد که با کشک و روغن و مغز گردکان و ادویه گرم جوشانیده خورند و آن را در خراسان اشکنه قروتی گویند، (برهان)، اشکنۀ کشک دار، رجوع به کالجوش شود
لغت نامه دهخدا
کاسه گل اضافی بر کاسه اصلی گل برخی گیاهان مانند پنیرک میخک و توت فرنگی. این کاسه گل اضافی از مجموعه ای از برگها و قطعات کاسبرگ مانند اضافی پدید میاید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جالینوس
تصویر جالینوس
نوایی است از موسیقی قدیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کالیکول
تصویر کالیکول
کاسه گل اضافی بر کاسه اصلی گل برخی گیاهان مانند پنیرک، میخک، توت فرنگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جالینوس
تصویر جالینوس
نوایی است از موسیقی قدیم، نام طبیب معروف یونانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کلینکس
تصویر کلینکس
((کِ نِ))
دستمال کاغذی، مأخوذ از نام تجاری دستمال کاغذی
فرهنگ فارسی معین