کرمی است سرخ و زهردار و بر او نقطه های سیاه باشد و بیشتر در پالیزها پیدا میشود و پالیز را ضایع کند و آن را به عربی ذروح خوانند. (جهانگیری) (رشیدی) (برهان) (آنندراج) ، کرم شبچراغ. کاونه. (رشیدی) (برهان) (آنندراج) ، مرغی که شبها بپرد و بانگ کند. (برهان). کوژ خار. باغوجه. مگسک. عروسک. ذروح. رجوع به ذروح شود
کرمی است سرخ و زهردار و بر او نقطه های سیاه باشد و بیشتر در پالیزها پیدا میشود و پالیز را ضایع کند و آن را به عربی ذروح خوانند. (جهانگیری) (رشیدی) (برهان) (آنندراج) ، کرم شبچراغ. کاونه. (رشیدی) (برهان) (آنندراج) ، مرغی که شبها بپرد و بانگ کند. (برهان). کوژ خار. باغوجه. مگسک. عروسک. ذروح. رجوع به ذروح شود
حشرۀ بال دار و سرخ رنگی که از آفات نباتی است و بیشتر در کشتزار پیدا می شود کرم شب تاب، حشره ای باریک و زرد رنگ از خانوادۀ سوسک که مادۀ آن از زیر شکم خود نور می تاباند، کرم شب افروز، ولدالزّنا، چراغک، شب افروز، شب چراغک، شب فروز، یراعه، چراغینه، کمیچه، آتشیزه، شب تاب، آتشک
حشرۀ بال دار و سرخ رنگی که از آفات نباتی است و بیشتر در کشتزار پیدا می شود کِرمِ شَب تاب، حشره ای باریک و زرد رنگ از خانوادۀ سوسک که مادۀ آن از زیر شکم خود نور می تاباند، کِرمِ شَب اَفروز، وَلَدُالزِّنا، چِراغَک، شَب اَفروز، شَب چِراغَک، شَب فُروز، یَراعِه، چِراغینِه، کَمیچِه، آتَشیزِه، شَب تاب، آتَشَک
بمعنی چشم باشد چنانکه هر گاه گویند ’کابنه بدو دار’ مراد آن باشد که چشم ازو برمگردان و از نظر نینداز. (برهان) : ای شهنشاهی که مهر چرخ را هست روشن از وجودت کابنه. شمس فخری. و بعضی به یای حطی گفته اند و این شعر نظامی عروضی شاهد آورده اند: قطعه: بنشین و بشنو از من سه بیت هجو خویش تابرجهد ز خشم دو چشمت ز کاینه گویی که مثل خودنشناسم در این جهان اکنون چو می بباید گفتن هرآینه کز خام قلتبانی و ز روسبی زنی همتای خود نبینی الا در آینه. و در این تأمل است چه کابنه به بای موحده نیز قافیۀ هرآینه و آینه تواند شد لیکن در این شعر بمعنی چشم خانه ظاهر میشود. (رشیدی) ، در بعض مآخذ بمعنی مهر آمده و ظاهراًاز (کابین) گرفته اند
بمعنی چشم باشد چنانکه هر گاه گویند ’کابنه بدو دار’ مراد آن باشد که چشم ازو برمگردان و از نظر نینداز. (برهان) : ای شهنشاهی که مهر چرخ را هست روشن از وجودت کابنه. شمس فخری. و بعضی به یای حطی گفته اند و این شعر نظامی عروضی شاهد آورده اند: قطعه: بنشین و بشنو از من سه بیت هجو خویش تابرجهد ز خشم دو چشمت ز کاینه گویی که مثل خودنشناسم در این جهان اکنون چو می بباید گفتن هرآینه کز خام قلتبانی و ز روسبی زنی همتای خود نبینی الا در آینه. و در این تأمل است چه کابنه به بای موحده نیز قافیۀ هرآینه و آینه تواند شد لیکن در این شعر بمعنی چشم خانه ظاهر میشود. (رشیدی) ، در بعض مآخذ بمعنی مهر آمده و ظاهراًاز (کابین) گرفته اند
امر کردن باشد به شخصی که، چشم از من مگردان و با من باش، و به این معنی کایینه با دو یاء حطی هم به نظر آمده است. (برهان) ، چشم بود، گویند کاینه بدو دار، یعنی چشم از او بر مگردان (یادداشت مؤلف). ظاهراً مصحف کابنه است و (ببای موحده) نیز قافیۀ هر آینه و آینه تواند بود لیکن ازشعری منسوب به نظامی عروضی برمی آید که آن را به معنی چشم خانه به کار برده اند. (از یادداشتهای مؤلف)
امر کردن باشد به شخصی که، چشم از من مگردان و با من باش، و به این معنی کایینه با دو یاء حطی هم به نظر آمده است. (برهان) ، چشم بود، گویند کاینه بدو دار، یعنی چشم از او بر مگردان (یادداشت مؤلف). ظاهراً مصحف کابنه است و (ببای موحده) نیز قافیۀ هر آینه و آینه تواند بود لیکن ازشعری منسوب به نظامی عروضی برمی آید که آن را به معنی چشم خانه به کار برده اند. (از یادداشتهای مؤلف)
جانورکی است سرخ و زهردار و بر او خالهای سیاه باشد و بیشتر در فالیزها بهم رسد وخربزه را ضایع کند. (برهان). کفش دوز، کرم شب تاب را نیز گفته اند که عروسک باشد. (برهان)
جانورکی است سرخ و زهردار و بر او خالهای سیاه باشد و بیشتر در فالیزها بهم رسد وخربزه را ضایع کند. (برهان). کفش دوز، کرم شب تاب را نیز گفته اند که عروسک باشد. (برهان)
کرمی باشدسیاه و سرخ و زهردار و او را خرزهره هم میگویند، (برهان)، کرمی که نقطه های سیاه دارد و در پالیزها بیشتر است و آن را به تازی ذروح گویند رجوع به کاغنه شودو کاونه نیز گویند، (انجمن آرا) (آنندراج)، بعضی گویند مرغی است که آن را عروسک خوانند و پیوسته شبها پرواز کند، (برهان)، کرم شبچراغ، (انجمن آرا) (آنندراج)، رجوع به کاغنه شود
کرمی باشدسیاه و سرخ و زهردار و او را خرزهره هم میگویند، (برهان)، کرمی که نقطه های سیاه دارد و در پالیزها بیشتر است و آن را به تازی ذروح گویند رجوع به کاغنه شودو کاونه نیز گویند، (انجمن آرا) (آنندراج)، بعضی گویند مرغی است که آن را عروسک خوانند و پیوسته شبها پرواز کند، (برهان)، کرم شبچراغ، (انجمن آرا) (آنندراج)، رجوع به کاغنه شود
نام یکی از دهستانهای سه گانه بخش دورود شهرستان بروجرد است این دهستان در خاور دورود و باختر الیگودرز واقع از شمال به دهستان جاپلق و از جنوب به دهستان زلقی محدود است، موقعیت آن جلگه و هوای آن معتدل است از 21 آبادی تشکیل گردیده و جمعیت آن در حدود 9100 تن و قراء مهم آن عبارتند از بهرام آبادبالا. کنگابه. خایان. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
نام یکی از دهستانهای سه گانه بخش دورود شهرستان بروجرد است این دهستان در خاور دورود و باختر الیگودرز واقع از شمال به دهستان جاپلق و از جنوب به دهستان زلقی محدود است، موقعیت آن جلگه و هوای آن معتدل است از 21 آبادی تشکیل گردیده و جمعیت آن در حدود 9100 تن و قراء مهم آن عبارتند از بهرام آبادبالا. کنگابه. خایان. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
تن زده. متجاهل. (فرهنگ اسدی) : پس شتابان آمد اینک پیرزن روی یکسو کاغه کرده خویشتن. رودکی. ، ابله و جاهل و ساده دل. (ناظم الاطباء) : هر کسی بر قوم خود ایثار کرد کاغه پندارد که او خود کار کرد. مولوی (مثنوی ج 1 ص 1229)
تن زده. متجاهل. (فرهنگ اسدی) : پس شتابان آمد اینک پیرزن روی یکسو کاغه کرده خویشتن. رودکی. ، ابله و جاهل و ساده دل. (ناظم الاطباء) : هر کسی بر قوم ِ خود ایثار کرد کاغه پندارد که او خود کار کرد. مولوی (مثنوی ج 1 ص 1229)
مأخوذ از کندن. زمین کنده و گود کرده برای کاشتن خربوزه و مانند آن نیز برای کاشتن درخت. (از فرهنگ نظام) برابری کردن با کسی در رتبه و مرتبه که به عربی مرا گویند. (آنندراج) قیمت خوراک، ریا و تزویر، جای پائین نشستن. (ناظم الاطباء)
مأخوذ از کندن. زمین کنده و گود کرده برای کاشتن خربوزه و مانند آن نیز برای کاشتن درخت. (از فرهنگ نظام) برابری کردن با کسی در رتبه و مرتبه که به عربی مرا گویند. (آنندراج) قیمت خوراک، ریا و تزویر، جای پائین نشستن. (ناظم الاطباء)
گیاهی است یکساله یا دوساله از تیره مرکبان که دارای ساقه ای بارتفاع 50 سانتیمتراست. منشااولیه این گیاه را عربستان ذکر کرده اند ولی امروزه در نقاط دیگر نیز کشت میشود. برگهای این گیاه نرم و دندانه دار و پوشیده از تیغهای ظریف و نازک است. در سطح پهنک آن (مخصوصا سطح تحتانی پهنک) رگبرگهای بر جسته مشاهده میشود. گلهایش منفرد و شامل برگه های خاردار در پایین کاسه و گلهای لوله یی برنگ زرد یا ارغوانی بر روی نهنج است. میوه اش فندقه و دارای دسته تار نازک در قسمت انتهایی است. از گلبرگهای این گیاه ماده ای برنگ زرد زیبا و محلول در آب و ماده دیگری برنگ قرمز بنام کارتامین که آن نیز در آب محلول است بدست آورده اند. دانه این گیاه که به کافشه موسوم است شامل تا 30 تا 37 درصد از مواد پروتیدی و 45 تا 46 درصد از مواد چربی است که پس از تصفیه میتواند مورد مصرف قرار گیرد. گل و مخصوصا دانه های کاجی دارای اثر مسهلی است که بصورت جوشانده 12 تا 24 در هزار مصرف میشود. از دانه های این گیاه روغنی استخراج میکنند که دارای اثر مسهلی است و سابقا بصورت مالیدن بر روی عضو در روماتیسم و فلج مورد استفاده قرار میگرفت. این گیاه در اکثر نقاط جنوبی اروپا و مناطق بحرالرومی و آسیای صغیر و شمال افریقا و ایران میروید (در خراسان و تبریز و تفرش فراوان است) قرطم عصفر احریض بهرام بهرم بهرمان بهرامه سکری خریع مریق کازیره کاژیره کاجره اصبور اصفور زعفران کاذب پالان زعفران فنیفس خسک دانه کافشه کافیشه قنطادوس کابیج گل زردک گل رنگ تاقالا اطرقطوس بهرامن خسک. توضیح دانه این گیاه را خسک دانه و حب العصفر نیز نامند و آن بعنوان مسهل در طب قدیم مصرف میشده است و در بازار بنام تخم کاجیره نیز عرضه میشود. توضیح، ماده رنگی که از گلبرگهای این گیاه استخراج میشود بنام زردج و ما العصفر مشهوراست. یا تخم کاجیره. دانه کاجیره. یا کاجیره صحرایی. یکی از گونه های کاژیره که بطور خود رو در مزارع میروید و برگهایش دارای کرک میباشند زعفران بیابانی قرطم بری
گیاهی است یکساله یا دوساله از تیره مرکبان که دارای ساقه ای بارتفاع 50 سانتیمتراست. منشااولیه این گیاه را عربستان ذکر کرده اند ولی امروزه در نقاط دیگر نیز کشت میشود. برگهای این گیاه نرم و دندانه دار و پوشیده از تیغهای ظریف و نازک است. در سطح پهنک آن (مخصوصا سطح تحتانی پهنک) رگبرگهای بر جسته مشاهده میشود. گلهایش منفرد و شامل برگه های خاردار در پایین کاسه و گلهای لوله یی برنگ زرد یا ارغوانی بر روی نهنج است. میوه اش فندقه و دارای دسته تار نازک در قسمت انتهایی است. از گلبرگهای این گیاه ماده ای برنگ زرد زیبا و محلول در آب و ماده دیگری برنگ قرمز بنام کارتامین که آن نیز در آب محلول است بدست آورده اند. دانه این گیاه که به کافشه موسوم است شامل تا 30 تا 37 درصد از مواد پروتیدی و 45 تا 46 درصد از مواد چربی است که پس از تصفیه میتواند مورد مصرف قرار گیرد. گل و مخصوصا دانه های کاجی دارای اثر مسهلی است که بصورت جوشانده 12 تا 24 در هزار مصرف میشود. از دانه های این گیاه روغنی استخراج میکنند که دارای اثر مسهلی است و سابقا بصورت مالیدن بر روی عضو در روماتیسم و فلج مورد استفاده قرار میگرفت. این گیاه در اکثر نقاط جنوبی اروپا و مناطق بحرالرومی و آسیای صغیر و شمال افریقا و ایران میروید (در خراسان و تبریز و تفرش فراوان است) قرطم عصفر احریض بهرام بهرم بهرمان بهرامه سکری خریع مریق کازیره کاژیره کاجره اصبور اصفور زعفران کاذب پالان زعفران فنیفس خسک دانه کافشه کافیشه قنطادوس کابیج گل زردک گل رنگ تاقالا اطرقطوس بهرامن خسک. توضیح دانه این گیاه را خسک دانه و حب العصفر نیز نامند و آن بعنوان مسهل در طب قدیم مصرف میشده است و در بازار بنام تخم کاجیره نیز عرضه میشود. توضیح، ماده رنگی که از گلبرگهای این گیاه استخراج میشود بنام زردج و ما العصفر مشهوراست. یا تخم کاجیره. دانه کاجیره. یا کاجیره صحرایی. یکی از گونه های کاژیره که بطور خود رو در مزارع میروید و برگهایش دارای کرک میباشند زعفران بیابانی قرطم بری
کاهنه در فارسی مونث کاهن: کندا: زن، زبان آور مونث کاهن، جمع کاهنات: (کعب بران غرفه بخلوتگاه نشسته بود و دختر عم خویش... و عروس بود و آن دختر عم کاهنه بود) (کشف اسرار)
کاهنه در فارسی مونث کاهن: کندا: زن، زبان آور مونث کاهن، جمع کاهنات: (کعب بران غرفه بخلوتگاه نشسته بود و دختر عم خویش... و عروس بود و آن دختر عم کاهنه بود) (کشف اسرار)
گیاهی است از تیره بادنجانیان که گیاهی علفی است و ارتفاعش بین 30 تا 60 سانتیمتر است و بحالت خود رو در اراضی آهکی مزارع موستانهای غالب نقاط اروپا و موستانهای غالب نقاط اروپا و آسیا (از جمله ایران) و آمریکا میروید. ساقه اش راست و زاویه دار برنگ مایل بقرمز و برگها یش متناوب باد مبرگ دراز و بیضوی و نوک تیز و نا منظم و سبز تیره است. گلهایش که در ظرف ماههای خرداد و شهریور ظاهر میشوند معمو منفرد و دارای دمگل کوتاه و خمیده است. قسمتهای مختلف گل آن 5 تایی و تخمدانش بیضوء و بی کرک و دو خانه میباشد. میوه آن سته و مایل بقرمز ببزرگی یک گیس و پوشیده از پرده ایست که از بهم پیوستن کاسبرگها حاصل میشود (نام عروسک در پرده که باین گیاه داده اند بهمین مناسبت است)، درون میوه دانه های کوچک و مسطح و مایل بسفید جای دارد. قسمت مهم مورد استفاده این گیاه میوه آن است ولی گیاه شامل اسید هایی نظیر اسید آسکوربیک اسید سیتریک و قند است. در برگهای آن ماده تلخی بنام فیزالین موجود است و از کاسبرگها یش ماده ای بنام فیزالین بدست آورده اند. میوه کاکنج مدروملین است. برگها و ساقه و کاسه گل آن در ردیف مقوی های تلخ و تصفیه کننده خون ذکر شده است. در اکثر نواحی ایران (اطراف تهران و تجریش و اصفهان و آذربایجان و خراسان) میروید الکاکنج کرز القدس کاکنه عروسک پس پرده عروسک پشت پرده عروس پس پرده عروس در پرده کچومن اوسفد نون خمری مرجا اسفیدولیون جوز المرج حب اللهو راجپوتکه هلیله کایم بن پوتکه فناری کرایس الیهود آلبالو زمستانی پاپل اسفوندو لیون حب النوم اسفیدیلیون
گیاهی است از تیره بادنجانیان که گیاهی علفی است و ارتفاعش بین 30 تا 60 سانتیمتر است و بحالت خود رو در اراضی آهکی مزارع موستانهای غالب نقاط اروپا و موستانهای غالب نقاط اروپا و آسیا (از جمله ایران) و آمریکا میروید. ساقه اش راست و زاویه دار برنگ مایل بقرمز و برگها یش متناوب باد مبرگ دراز و بیضوی و نوک تیز و نا منظم و سبز تیره است. گلهایش که در ظرف ماههای خرداد و شهریور ظاهر میشوند معمو منفرد و دارای دمگل کوتاه و خمیده است. قسمتهای مختلف گل آن 5 تایی و تخمدانش بیضوء و بی کرک و دو خانه میباشد. میوه آن سته و مایل بقرمز ببزرگی یک گیس و پوشیده از پرده ایست که از بهم پیوستن کاسبرگها حاصل میشود (نام عروسک در پرده که باین گیاه داده اند بهمین مناسبت است)، درون میوه دانه های کوچک و مسطح و مایل بسفید جای دارد. قسمت مهم مورد استفاده این گیاه میوه آن است ولی گیاه شامل اسید هایی نظیر اسید آسکوربیک اسید سیتریک و قند است. در برگهای آن ماده تلخی بنام فیزالین موجود است و از کاسبرگها یش ماده ای بنام فیزالین بدست آورده اند. میوه کاکنج مدروملین است. برگها و ساقه و کاسه گل آن در ردیف مقوی های تلخ و تصفیه کننده خون ذکر شده است. در اکثر نواحی ایران (اطراف تهران و تجریش و اصفهان و آذربایجان و خراسان) میروید الکاکنج کرز القدس کاکنه عروسک پس پرده عروسک پشت پرده عروس پس پرده عروس در پرده کچومن اوسفد نون خمری مرجا اسفیدولیون جوز المرج حب اللهو راجپوتکه هلیله کایم بن پوتکه فناری کرایس الیهود آلبالو زمستانی پاپل اسفوندو لیون حب النوم اسفیدیلیون