در زمان داریوش در کرسی هر ایالت ساخلوی برای حفظ امنیت ایالت مقرر بود. رئیس آن را نمیدانیم به زبان پارسی قدیم چه میگفتند ولی بعض نویسندگان رئیس قشون محلی را کارانس مینامیدند و باید صحیح باشد زیرا ’کار’ در پارسی قدیم بمعنی لشکر و مردم استعمال شده. (ایران باستان، چ 1 ج 2 ص 1467)
در زمان داریوش در کرسی هر ایالت ساخلوی برای حفظ امنیت ایالت مقرر بود. رئیس آن را نمیدانیم به زبان پارسی قدیم چه میگفتند ولی بعض نویسندگان رئیس قشون محلی را کارانس مینامیدند و باید صحیح باشد زیرا ’کار’ در پارسی قدیم بمعنی لشکر و مردم استعمال شده. (ایران باستان، چ 1 ج 2 ص 1467)
دانای کار. صیرفی و حاذق در کار. (ناظم الاطباء). دانشمند. بخرد. خبره. متخصص: شریک اعور رحمه اﷲ علیه که از دهاه عالم و زیرکان دنیاو کارشناسان جهان بود گفت... (کتاب النقض ص 384). من که شدم کارشناس اندکی صد کنم و باز نگویم یکی. نظامی. ج، کارشناسان، کنایه از دانایان ومنجمان و اصحاب فراست و اهل تجربه و قاعده و قانون دانان و عارفان و بخردان و عاقلان. (برهان) (آنندراج) : مست چه خسبی که کمین کرده اند کارشناسان نه چنین کرده اند. نظامی (ص 143)
دانای کار. صیرفی و حاذق در کار. (ناظم الاطباء). دانشمند. بخرد. خبره. متخصص: شریک اعور رحمه اﷲ علیه که از دهاه عالم و زیرکان دنیاو کارشناسان جهان بود گفت... (کتاب النقض ص 384). من که شدم کارشناس اندکی صد کنم و باز نگویم یکی. نظامی. ج، کارشناسان، کنایه از دانایان ومنجمان و اصحاب فراست و اهل تجربه و قاعده و قانون دانان و عارفان و بخردان و عاقلان. (برهان) (آنندراج) : مست چه خسبی که کمین کرده اند کارشناسان نه چنین کرده اند. نظامی (ص 143)
دهی از دهستان در کاسعیده بخش چهار دانگۀ شهرستان ساری 270 شمال باختری (کذا) کیاسر، 8هزارگزی شمال راه عمومی ساری به کیاسر، کوهستان جنگلی و معتدل و مرطوب مالاریائی و دارای 290 تن سکنه است آب از چشمه سار دارد، محصول آن غلات و ارزن و شغل اهالی زراعت و مختصر گله داریست، صنایع دستی زنان شال و کرباس بافی است، راه مالرو دارد، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی از دهستان در کاسعیده بخش چهار دانگۀ شهرستان ساری 270 شمال باختری (کذا) کیاسر، 8هزارگزی شمال راه عمومی ساری به کیاسر، کوهستان جنگلی و معتدل و مرطوب مالاریائی و دارای 290 تن سکنه است آب از چشمه سار دارد، محصول آن غلات و ارزن و شغل اهالی زراعت و مختصر گله داریست، صنایع دستی زنان شال و کرباس بافی است، راه مالرو دارد، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
پادشاه کاپادوکیه که آتوسا خواهر کبوجیه پادشاه هخامنشی به همسری او برگزیده شد، نام او را فارناک نیز ضبط کرده اند، رجوع به ایران باستان پیرنیا ج 3 ص 2123 شود
پادشاه کاپادوکیه که آتوسا خواهر کبوجیه پادشاه هخامنشی به همسری او برگزیده شد، نام او را فارناک نیز ضبط کرده اند، رجوع به ایران باستان پیرنیا ج 3 ص 2123 شود
دهی است از دهستان مرکزی بخش مانۀ شهرستان بجنورد، در 8000گزی باختر مانه و دوهزارگزی جنوب مالرو محمدآباد به دشتک و در جلگه واقع است هوای آن معتدل میباشد، 299 تن سکنه دارد، آب آن از رود خانه اترک و محصول آن غلات و تریاک و پنبه و شغل اهالی زراعت و مالداری است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان مرکزی بخش مانۀ شهرستان بجنورد، در 8000گزی باختر مانه و دوهزارگزی جنوب مالرو محمدآباد به دشتک و در جلگه واقع است هوای آن معتدل میباشد، 299 تن سکنه دارد، آب آن از رود خانه اترک و محصول آن غلات و تریاک و پنبه و شغل اهالی زراعت و مالداری است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
کرنا، کرنای (بتخفیف راء و نیز بتشدید آن)، کره نای، خرنای، ظاهراً از: کر (= کار بمعنی جنگ) + نای (نای جنگی)، (از حاشیۀ برهان قاطع چ معین: کرنا و کرنای)، مرکب از ’کار’ بمعنی جنگ و ’نای’ بمعنی شیپور، (از ایران باستان ص 1467)، و نیز رجوع به ’کارانس’ شود
کرنا، کرنای (بتخفیف راء و نیز بتشدید آن)، کره نای، خرنای، ظاهراً از: کر (= کار بمعنی جنگ) + نای (نای جنگی)، (از حاشیۀ برهان قاطع چ معین: کرنا و کرنای)، مرکب از ’کار’ بمعنی جنگ و ’نای’ بمعنی شیپور، (از ایران باستان ص 1467)، و نیز رجوع به ’کارانُس’ شود